برنامه گالری ها

نمایشگاه آخور

آخور


توضیحات و استیتمنت نمایشگاه

آخور- ﺑﺎرﻫﺒﻨﺪ- دﻫﺎنﺑﻨﺪ !این قرص نان از آن توست به داشته ات قناعت کن، روی برگردان و به تقدیرت راضی و خوشنود باش مهرداد ختایی (فروردین 1403) ﮐﻤﯽ از ﻣﻦ زﯾﺮ ﻧﮕﺎهِ ﻣﻦ ﻋﻼﻣﺘﯽ از ﻣﻦ ﻣﯽﺷﻮد  ﯾﻌﻨﯽ  ﭼﯿﺰی ﮔﺬﺷﺘﻪ در ﭼﯿﺰی و آن ﮐﻤﯽ ﮐﻪ از ﻣﻦِ اول  در دوﻣﯽ ﮔﺬﺷﺘﻪ  ﯾﮏ ﻣﻦِ ﺳﻮم را ﻋﻼﻣﺘﯽ از ﻣﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ 1 - رﻧﮓﻫﺎ ﻫﻢﻧﻬﺎدِ یک دیگرند!    - ﻫﻢﺧﺎﺳـﺘﮕﺎه ﭼﻄﻮر؟ ﺳـﺮﻧﻮﺷـﺖ و ﭘﺎﯾﺎﻧﺸـﺎن از ﭼﻪ ﻗﺮار اﺳـﺖ؟  ﺧﻂﻫﺎ ﭼﻪ ﻣﯽﺷـﻮﻧﺪ؟ ﻓﺮمﻫﺎ و ﺻـﻮرتﻫﺎ؟ آﺑﺸـﺨﻮرِ آنﻫﺎ ﮐﺠﺎﺳـﺖ؟ اﺻـﻠﻦ ﺑﻪ ﺻـﻮرتﻫﺎ ﻧﮕﺎه ﻣﯽﮐﻨﯽ؟ آﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎری  ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮑﯽﺷـﺎن ﺧﯿﺮه ﺷـﺪی ﮐِﯽ ﺑﻮد؟  ﺑﻪ ﮐﺪاﻣﺸـﺎن ﺑﻮد ﮐﻪ دلﺑﺴـﺘﯽ؟ ﺑﻪ ﮐﺪام ﭼﻬﺮه اش؟ از ﮐﺪامﯾﮏ ﺑﺮﯾﺪی؟ اﺻـﻠﻦ ﻫﻨﻮز دل ﻣﯽﺑﻨﺪی؟ ﻫﻨﻮز ﻣﯽﺷـﻮد ﮐﻪ دل ﺑﺴـﺖ؟  ﯾﺎ  ﻧﻪ،  ﻫﻨﻮز ﻫﻢ ﺻـﻮرتﻫﺎ  را ﺻـﻮرﺗﮏ ﻣﯽﺑﯿﻨﯽ؟  راه ﻣﯽروی ﺑﻪ صورت ها، ﺑﻪ ﭼﺸﻢﻫﺎ ﺧﯿﺮه ﻣﯽﺷﻮی و زﯾﺮ ﻟﺐ ﻣﺪام ﺑﺮاﯾﺸﺎن ﺣﮑﻢ ﺻﺎدر ﻣﯽﮐﻨﯽ؟ - ﻣﺮزﻫﺎ، ﻫﻢﺳﺮﺷﺖ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮﻧﺪ!   - اﮔﺮ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮزی  ﺑﺮای ﮐﺴـﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬاﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷـﯽ! اﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺰ در ﻓﺎلِ ﻗﻬﻮه، ﺟﺎی دﯾﮕﺮی ﻫﻢ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺧﻂ و رﺑﻂ ﮔﺸـﺘﻪ ﺑﺎﺷـﯽ! اﮔﺮ ﻣﺮزﻫﺎ، ﻧﻘﻄﻪﻫﺎ و ﺧﻂﻫﺎ را در آﺳـﻤﺎن، ﻣﯿﺎنِ ﺳـﺘﺎرﮔﺎن  و ﺻـﻮرتﻫﺎی ﻓﻠﮑﯽ رج زده ﺑﺎﺷـﯽ! اﮔﺮ اﺻـﻠﻦ ﻣﺮزﻫﺎ ﺑﺮاﯾﺖ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷـﻨﺪ!  اﮔﺮ  ﻫﺮﮔﺰ  وﻗﺘﯽ  ﺑﺮﺳـﺪ ﮐﻪ ﺳـﺮت را از آﺧﻮرِ دﯾﮕﺮان ﺑﻠﻨﺪ ﮐﻨﯽ  و ﺑﺎز ﻫﻢ اﮔﺮ ﺟﺎی ﻓﺮو ﺑﺮدنِ ﺗﻤﺎمِ ﻟﻘﻤﻪ، ﮐﻤﯽ از آن را در دﻫﺎﻧﺖ  ﻧﺸـﺨﻮار ﮐﻨﯽ! ﻧﺸﺨﻮار! راﺳﺘﯽ ﻧﺸﺨﻮار ﻣﯽﮐﻨﯽ؟ ﻣﺰهﻫﺎ را ﻣﯽﭼﺸﯽ؟ ﻣﺮزﻫﺎ را ﭼﻄﻮر؟ اﺻﻠﻦ رﺑﻂِ ﻣﯿﺎنِ ﻣﺮزﻫﺎ و ﻣﺰهﻫﺎ را ﻣﯽﻓﻬﻤﯽ؟ جواد ﺳﺮوش (1) ﯾﺪاﻟﻪ روﯾﺎﺋﯽ، ﻣﻦِ ﮔﺬﺷﺘﻪ اﻣﻀﺎ


هنرمندان

مهرداد ختایی


دعوت می کنیم از نمایشگاههای دیگر دیدن فرمایید

نمایشگاه تک پرتره
تک پرتره
نمایشگاه گل ها
گل ها
نمایشگاه بند
بند
نمایشگاه امتزاج
امتزاج