برنامه گالری ها

نمایشگاه او در برابر، من

او در برابر، من


توضیحات و استیتمنت نمایشگاه

آدم‌هایی که رو به روی من می‌نشینند از صورت‌های آنها آغاز می‌شود؛ سعی میکنم شبیه سازی کنم ولی در نهایت من پرتره ی خودم را در صورت آنها می‌کشم فکر می‌کنم تمام تاریخ پرتره سازی همین راز کوچک اما خیلی بزرگ است. اینکه هر نقاش در نهایت صورتگر خودش خواهد ماند اگر بتواند نقاش بماند! من اما رازهای دیگری دارم که علاقه‌ی چندانی به گفتنشان نداشته‌ام در واقع در نقاشی رازهایم را دفن می‌کنم بعضی از این آدم‌ها که نقاشی کرده ام را خیلی دقیق میشناسم بعضی را فکر میکنم که میشناسم و بعضی را اصلا نمی‌شناختم و الان هم نشناخته ام اما باز هم صورت خودم را در آن‌ها کشیده‌ام. این صورت ناشناخته‌ی خودم اسرارآمیزترین صورت‌ها بوده‌اند مثل پاندورا که جعبه ی کوچکی‌ست که وقتی باز می‌شود هیولاهایی از آن بیرون می‌جهند. محله ی پپسی کولا، بهمن ۴۰۳


هنرمندان

فاطیما فرجی