نمایشگاه فنطاسیا
توضیحات و استیتمنت نمایشگاه
فنطاسیا وقتهایی می شود که مفهوم «خود» دستخوش فروپاشی شود و همه تثبیت یافته های جهان را به هم بریزد. واقعیتها و خیالها، پاره های تصویری و روایی که درهم میتابند و بافتار زمانی - مکانی واقعیت را می سازند، همه به یک نقطه یقینی ارجاع دارند. یک نقطه ثبات بخش. یک نقطه واحد آغاز و پایان که همان خود است. لحظات فروپاشی لحظه های تکه پاره شدن این ترکیب درهم تافته است. پس از فروپاشی، همه ربط و نسبتها از هم وامی رود و معیاری برای تفکیک خیال و واقعیته زیسته و نازیسته و خواسته و ناخواسته باقی نمی ماند. همه چیز فقط هست و پیش چشمان قدم می زند و راهی جز سیر و تماشا باقی نمی ماند. نوروایتها خود را بر ذهن تحمیل می کنند و گریزی از پذیرش و دیدار آنها نیست. دیگر خودی وجود ندارد و تنها نقطه یقینی آن است که میدانی در این تکه پاره های زیسته و نازیسته به همراه خود از هم پاشیده در یک جا گرد هم آمده اند، جهان همزیستی خیال و واقعیت؛ جهان فنطاسیا روایت های هما بذرافشان چنان درهم تافته اند که به دشواری بتوان زیسته و نازیسته هایش را از هم تفکیک کرد. از شخصی ترین لحظه های زیسته اش گرفته تا کهن الگوهای آشنا که به قلم نمکینش به غایت شخصی شده اند. بیان چون همیشه بیان درونی و اختصاصی هنرمند است و در عین حال چنان آشناست که انگار بخشی از تجربه زیسته ما را در خود جا داده است. تجربه های زیسته و نازیسته جهان خیال؛ جهان فنطاسیاو فواد نجم الدین