نمایشگاه میراث اشاره
توضیحات و استیتمنت نمایشگاه
به نمایشگاه میراث اشاره و هنرِ ناشنوا، خوش آمدید. در این نمایشگاه برای اولین بار زبان اشاره و فرهنگ ناشنوا با بیان هنری ترکیب شده است و هنرمند آثاری مرتبط با زبان اشاره را خلق کرده است. دربارۀ پیشینه و تاریخ قدیم زبان اشاره ایرانی منبعی وجود ندارد. اما میدانیم زبانِ اشاره، یکی از زبانهای ایرانی است و از قدیم در این کشور وجود داشته و هماکنون نیز به صورت زبانی زنده و پویا وجود دارد. این زبان زبانی مستقل است و از زبان فارسی جداست. متأسفانه جامعۀ ناشنوای ایران از بسیاری از حقوق زبانی خود محروم شده است. مثلاً در تلویزیون ملی ایران زبان اشارۀ واقعی و طبیعی که در جامعۀ ناشنوا رایج است، برای ترجمه استفاده نمیشود. بلکه نظامی مصنوعی برپایۀ فارسی استفاده میشود. یکی از اهداف برپایی این نمایشگاه ابراز یک اعتراض صلح آمیز در دفاع از زبان اشاره طبیعی است. چون زبان اشاره طبیعی بخشی از میراث بومی کشورمان است که تاریخ و فرهنگ خود را دارد. بیایید تصور کنیم جمعیت ناشنوایان از جمعیت افراد شنوا بیشتر بود. آنوقت در چهرهنگاریها و عکاسیهای دوران قاجار به احتمال زیاد شاهد علایم اشارات قدیم بودیم که ناشنوایان آن عصر در نقاشیها و عکسها منعکس کرده بودند. در همۀ آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه، نقاشیها با استفاده از عکسهای قاجاری با زبان اشاره ایرانی ترکیب شده است. بعضی از اشارهها از ناشنواهای قدیم به ما به ارث رسیده است و هنوز رایج است. بسیاری از اشارات قدیم هم ممکن است دیگر استفاده نشوند که بعضی از آنها در این نقاشیها به هدف احیای دوبارۀ آنها نشان داده شدهاند. ترجمۀ بعضی از اشارهها به زبان فارسی و یافتن معادل درست برای آنها کار سادهای نیست. برای همین با توضیحات فارسی معنی آنها بیان شده است. تاریخچه زبان اشاره ایرانی در زمان گذشته مدارس ناشنوا و یا موسساتی برای ناشنواها در ایران وجود نداشت. به همین دلیل معمولاً ناشنواها زیست اجتماعی پنهان داشتند. بعضی ناشنواها در خیابان قرار میگذاشتند، در جاهایی مثل قهوه خانه و زورخانه باهم اشنا میشدند و باهم ارتباط داشتند. زمانی که جبار باغچهبان برای اولین بار مدرسه ناشنوا در ایران راهاندازی کرد فرهنگ رسمی ناشنوا متولد شد. از ان به بعد موسساتی برای ناشنوایان و باشگاه ورزشی ناشنوایان در ایران راه اندازی شد و ناشنواها امکان بهتر و بیشتری برای اجتماعات خود پیدا کردند. بعضی از زوجهای ناشنوا باهم ازدواج کردند و فرزندانی ناشنوا در خانوادههای ناشنوا بدنیا آمدند. به تدریج دنیای ناشنوایان بزرگتر و گسترش یافتهتر شد و زبان اشارۀ ایرانی به سرعت در مناطق مختلف ایران رواج یافت. البته سختیها و ستمهایی همواره از سوی جامعه شنوا بر ناشنوایان اعمال میشد. مثلاً آموزش و پرورش استثنایی با زبان اشاره مخالفت کرده و جلوی پیشرفت آموزشی زبان ناشنوایان را میگرفتند. تأکید آنها همواره بر روش گفتاری بوده است. هنوز هم در آموزش و پرورش استثنایی با زبان اشاره ایرانی مخالفت میکنند و اجازه نمیدهند در مدارس ناشنوا از زبان اشاره طبیعی استفاده کنند. همچنین تعداد بچههای ناشنوا در مدارس ناشنوا را کاهش دادند و بیشتر آنها را به مدارس عمومی میفرستند که در آنجا خبری از زبان اشاره نیست. در سالهای اخیر جامعۀ ناشنوا دچار پریشانی و نگرانیهای زیادی دربارۀ این موضوع شده است. یکی از اهداف این نمایشگاه گرامی داشتن زبان اشاره و دفاع از حق ناشنوایان در استفاده از این زبان است. گرامی داشتن زبان اشاره ایرانی: متاسفانه سالهاست با تبعیض زبانی روبرو هستیم: ممنوعیت استفاده از زبان اشاره در آموزش و پرورش استثنایی و نبود مترجم زبان اشاره در تلویزیون ملی. با اینکه سازمانهای بینالمللی حق دستیابی به اطلاعات از طریق زبان اشاره را جزء تکالیف دولتها عنوان کردهاند، اما در تلویزیون ایران از زبان اشارۀ طبیعی ناشنوایان ایران استفاده نمیشود. ما حرفهای آنها را نمیفهمیم و اعتراض ما تا کنون بیجواب مانده است. زبان اشارۀ ایرانی یک دستور زبان و گرامر مستقل دارد و استفاده از حالات چهره و بدن جزء مهم این زبان است. بعضی از کلمات اشارۀ ایرانی حالات دهان خاص خودشان را دارند که همه با هم زبان اشارۀ ایرانی را میسازند. امیدوارم برپایی این نمایشگاه قدم مؤثری باشد برای تغییر افکار و بهبود آگاهی دربارۀ زبان اشارۀ ایرانی. ما میخواهیم زبان اشاره ایرانی با همۀ ویژگیهای آن به عنوان میراث ملی کشورمان گرامی داشته شود. سپاس از همۀ کسانی در این نمایشگاه ما را یاری و حمایت کردند به ترتیب حروف الفبا: علیرضا الوندی،ایمان پورناصر،میترا تیموری،یلدا جمالی،زنده یاد استاد دکتر عبدالمجید حسینی راد،طاهره حاجی محمد لو، پروین محمدی،استاد خسرو خسروی، دکتر سارا سیاوشی،زنده یاد دکتر استاد حسینی راد،اکرم عاشقی،دکتر خلیل مشتاق،محمدرضا مقتدایی وشهرام موحدی.... و در نهایت از عزیزانم که همواره مشوق من بوده وهستند :پدربزرگم دکتر خسرو گیتی ،پدر و مادرم کیومرث گیتی و شراره پاشا ،همسرم امیر پور ناصر، برادرم اردوان گیتی حامی حقوق زبانی ناشنوا با دفاع جسورانه و پی گیریش از زبان اشاره طبیعی و اصیل ناشنواها ،تشکر میکنم و از افتخار این تلاش هنری خود را به دختر نازنینم بارانا و جامعه ناشنوا تقدیم میکنم.... کتایون گیتی دی ماه۱۳۹۷