نمایشگاه وضعیت چهارم
توضیحات و استیتمنت نمایشگاه
وضعیت چهارم درباره "گیلانی" متفاوت است. درباره مردمی که در انزوا زندگی میکنند. در ارتفاعات کوهستانی و در کنار جنگل های باستانی. آنها با گوشه نشینی برای خود سرنوشتی را رقم زده اند که سخت است و با مهاجرت جوانان، اغلب تنها و خلوت است. گشت زنی های کیارنگ علایی در این بخش از کرانه دریای خزر که به سبزینگی و طبیعت جادوئی اش معروف است، با عکس های سیاه و سفید ثبت میشود؛ در دل زمستان و غرق در برف و مه. سرزمینی حاصلخیز که با رفتار و منش مردمانش منکوب شده، یک بن بست و یا آهی عمیق. قصه پر غصه آرزوها و امیال از دست رفته و بقا در وضعیتی متفاوت؛ در بعدی دیگر، بعدی که سیال و خمار است و مکانی که نمایانگر رفتار جمعی مردمانش است. با پیروی از بهترین رسم های رایج در عکاسی مستند و همزمان با ارائه تعبیرهایی از ساده ترین واقعیتهای زندگی – و شاید در جایی در پس رنگین کمانی- هنرمند فضائی خیالی را شکل می دهد. جایی که به سادگی میتواند قلمرو جادو باشد، مکانی که در آن مرزهای مغشوش آرزوها و امیال با سماجت، باقی هستند. در نبود افقی باز و در ناامیدی، واقعیت دیگری شکل می گیرد، که هنرمند به بهترین وجه بیانش می کند: برای من گیلان یک شگفتی بزرگ نیست، صبری عمیق است. صبری برای به بار نشستن. صبری به اندازه توم بیجار گرفتن، صبری برای تیمارداری توم ها، صبری به اندازه نشستن روناس و نمک به جان ماهی سفید و شور کردن آن. صبری به ظرافت تخم های ابریشمی که زنان گیلانی، آن ها را در کاغذی می ریزند و زیر لباس خود در مجاورت پوست بدن شان می گذارند تا به گرمای پوست، کم کم شکفته شود و کرم ابریشم متولد شود. صبری بدون حرف برای مردهایی که از رودخانه ای بی ماهی، انتظار ماهی گرفتن دارند و کماکان با قلابی در آب، همان جا ایستاده اند.