نمایشگاه انسان بودن
توضیحات و استیتمنت نمایشگاه
شخصیت های سارا توانا به نظر درموقعیت هایی به دام افتاده اند، محبوس در خیالبافی فرا واقعی و گرفتار در داستانی که نتیجه آن قبلاً نوشته شده است. شخصیت هایی که در چرخه های دور خود حرکت می کنند و همواره در معرض تهدید نیروهایی که قادر به درک آنها نیستند، قرار دارند. هنرمند از پذیرفتن وضعیت پیچیده انسان به همان شکلی که هست، در همه لایه های تو در توی آن خودداری می کند و در پاسخ راه حل خود را ارایه می کند: نادیده گرفتن واقعیت و پذیرفتن کامل پوچی و سختی موقعیت. از طریق این پذیرش است که هنرمند خود را آزاد می کند: هیچ تراژدی وجود ندارد، هیچ راه حل ساده ای وجود ندارد، اما هنگامی که شروع به خندیدن می کنید، تسکین وجود دارد. شادی هایی که ریشه در حقارت دارد همواره بزرگترین شادی است. این هیبریدهای افلیج، نا-دان و نا-بلد هستند، با این وجود آنها می خواهند بخشی از دایره زندگی باشند، در چرخه آن شرکت کنند، لباس و کفش بپوشند و به ضیافت بروند و در نهایت تأیید شوند.برای این نیم انسان- نیم غیرانسانهای پرشور، پوچ بودن موقعیت به خودی خود یک موقعیت است. نهایتا تخیل هنرمند فضاهایی را ساخته و پرداخته می کند که پناهگاههایی امن برای فرار روح و روان از هرج و مرج و زشتی است: ایمن و شناور در قدرت تخیل بی حد و حصر بشریت. تک تک قطعات این مجموعه ساخته دست هنرمند است و توجه دقیق او به جزئیات و زیبایی رنگ ها، انکار زشتی و پلشتی است است که ما در زندگی روزمره خود با آن محاصره شده ایم. در قدرت این فرم ها و در توازن آنها بلوغ هنرمندی دیده میشود که با خیره شدن به تاریکی نوید تسکین و امید به ادامه مسیر را می دهد. نازیلا نوع بشری