برنامه گالری ها

نمایشگاه این بامداد من است

این بامداد من است


توضیحات و استیتمنت نمایشگاه

فوریت و قرابت خاصی و در عین حال با صداقت به نقاشی هایش منتقل میشوند. لایه های متفاوت و هیجان انگیز به تصویر می کشد. حس و درک شخصی او از خود و جهان پیرامونش بازیگوشانه شقایق احمدیان زندگی را از دریچه ای با گذشته و حال درگیر می شود و در عین حال آینده احتمالی را هم پیشنهاد میدهد. تجربه زیسته برون گرایانه او، در ساخت و ساز رنگ ها و فرم ها به نمایش درمی آیند. در این مجموعه هنرمند طبیعت را به آغوش می کشد و الهه مادر طبیعت خود را با دست خود و در فورانی از احساس می سازد. الهه قوی رنگارنگی با موهایی زرد شبیه نور خورشید، با زخم های فراوانش در بدنی حجیم که  اشک هایش را در کف دست خود جمع می کند و به طبیعت باز می گرداند. گویی ناخودآگاه هنرمند او را به سمت شکل دادن به بدن و روح الهه منحصر به فرد خود سوق داده است. در چشم اندازی وسیع از یک مکان تفریحی در کنار دریا، مادران و کودکان بازیگوشانه به تصویر کشیده شده اند، تصویری که در سرزمین ما ممنوع است یا حداقل اغلب دیده نمی شود. منظره ای پر از آرزو و امید،جایی که پرندگان بدون ترس با انسانها ارتباط برقرار می کنند. هنرمند با ترس دوران کودکی خود از دریا مواجه میشود و موج دریا را  آرامش بخش یافته و با دوستی با پریان دریایی دیگر از عمق دریا نمی ترسد. چهره ها با اعتماد به نفس و قوی به بیننده خیره می شوند. پرندگان، که استعاره ای از آزادی و فارغ بالی هستند، همیشه در آثار حاضر هستند. بین مجسمه ها و نقاشی ها، در میان دو و سه بعد، تعاملی بنیانی وجود دارد، چنان که به نظر می رسد شخصیت های پویا و همیشه در حرکت از بوم ها بیرون پریده اند. هنرمند زندگی را در آغوش می گیرد، ترس های خود را نادیده می گیرد و از محدودیت های زندگی به عنوان یک هنرمند در سرزمین خود فاصله گرفته و فراتر می رود. تلاش بی وقفه او برای بهتر شدن و انتقال لذت جستجو و کشف به اطرافیانش مثال زدنی است. گویی او مشعل نورانی خود را در دست دارد و با پوزخند به جهان و پیچیدگی ها و دشواری های آن، عمداً خوش بینی همیشگی و هیجان انگیز خود را به اشتراک می گذارد. او از پایبندی به هنجارهای جامعه امتناع می ورزد و مسیر راه خود را با قعطیت تعیین می کند. رویکرد صادقانه او به زندگی و هنر او ناب و چشمگیر است. نازیلا نوع بشری


هنرمندان

شقایق احمدیان