اثر طاهر معین در هنر شعر و داستان : محفل شعر و داستان
لینک اثر برای انتشار:
https://www.100honar.com/Home/ContestantFile/131073
محفل شعر و داستان
#از مجموعه دریای واژه ۱ (حواصیل خیال)
غم آنگونه برده دل از هوش خویش
که باید گذشت از سیاووش خویش
نبا
... ادامه شد عجب بخت ما را معین
که گردیم روزی فراموش خویش
در این تنگنای غزل پا کشیم
از اعماق افکار مخدوش خویش
ویا آنکه روزی ز خود بشنویم
سخنهای بیگانه با گوش خویش
نبینیم جز مرغ شب ، شعله شمع
کسی مانده بر گور خاموش خویش
فلک شانه خالی نمود از بشر
چه بار گرانیم بر دوش خویش
چو شمعی به جا مانده از بزم عیش
بمیریم روزی در آغوش خویش
نبینیم دانیم بر گور خود
کسی را بجز شب سیه پوش خویش
مبادا چو ما کس در این روزگار
سر افکنده طبع خاموش خویش
دعوت می کنیم از صفحه دیگر هنرمندان هم دیدن کنید
امیرحسبن احمدی
زهره بُرنا سرشت
حورا حقشنو
برای ثبت یادداشت ابتدا باید ورود کنید یا در صورتی که عضو سایت نیستید ثبت نام در 100 هنر