اثر سیامک عشقعلی در هنر شعر و داستان : محفل شعر و داستان
لینک اثر برای انتشار:
https://www.100honar.com/Home/ContestantFile/167486
محفل شعر و داستان
باز بیمن ردشد از این کوچه، او!
چشمهایم! چشمهایم تیز شد
باز انگاری توهم میزنم!
باز این رویا چ
... ادامه ه دردانگیز شد...
[دخترم:] بابا بیا صبحانه! / من،
همچنان با یاد او در کوچهام...
(دخترم فهمیده حالم خوب نیست!)
چشمهایش از غمم لبریز شد...
دفترم را باز کردم سمت بغض
واژهها غمگینتر از من،/ باز هم
شعر آمد، اشک جاری شد ولی
زخم کاری... مرحمم ناچیز شد!
کوچه از باران سراغت را گرفت
هی نشستم در هوایت مثل ابر
راستی! بعد از تو من شاعر شدم
بیحضورت شعر من، غمخیز شد!
کوچ کرد از روزگارم دلخوشی
با خودم تنها نشستم کنج درد
خنده تا آمد شود مهمان من
چشم دنیا در همانجا هیز شد!
عشق با من دشمنی دارد فقط
طعم لمسش را نفهمیدم چرا
هرچه از دریا گرفتم ماه بود
ماه در دستانِ سردم لیز شد!
مهربانم! هرکجا باشی هنوز
کوچهها را بیتو مجنون میکنم
آمدی تا بشکفم با غنچهها
رفتنت، غمگینترین پاییز شد...
شاعر: سیامک عشقعلی
#سیامک_عشقعلی
#شعرهای_سیامک_عشقعلی
دعوت می کنیم از صفحه دیگر هنرمندان هم دیدن کنید
احسان فردین
رویاکارپسند
الیاس خمسه
برای ثبت یادداشت ابتدا باید ورود کنید یا در صورتی که عضو سایت نیستید ثبت نام در 100 هنر