ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب#اسب#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب#اسب#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب#اسب#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب#اسب#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب#اسب#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
ک عدد
این اثر از ابزار و وسایل #طلسمات همچون #باباقوری،#چشم_نظر و از #فرم#سرمه_دانها ملهم شده. که هدف از این #طراحی انسانی #انتزاعی در چشم بودن داویر #چشم_زخم و به دور ماندن از چشم زخم بوده و نیز استفاده از #قفل در قسمت پایینی اثر جهت گشایش و رسیدن به مقصود بوده. انتخاب این رنگ نیز برگرفته از غالب رنگهای ملزومات طلسم بوده.