اثر هذیان در هنر شعر و داستان : محفل شعر و داستان

لینک اثر برای انتشار:

https://www.100honar.com/Home/ContestantFile/95256

هنر شعر و داستان محفل شعر و داستان هذیان سیر بودم من از این زندگی وعشق و جدایی
محو یک باور بیهوده که ای عشق، کجایی 
یاوه ها گفتم و در خواب نشستم به تماشا 
راز دل را تو بگویی و دلم را بِگُشایی
اینک از تاب و قرارم بِسُرا این غزلت را
آتش این دل من تازه شود گر بِسُرایی
کوچه ها پر شده از زخمه ی سازت به ترنم
برده ای ساز دلم را به صدایی و نوایی
راه این فاصله با عشق چه پیمودم و آخِر 
زائر قدسی این کعبه شدم چون تو خدایی 
آمدی تا که حیاتی بدهی بر دل و روحم 
دست گرمی برسد بر سر من گر که بیایی
هدف از روز و شب و غمزه مهتاب تو بودی 
شعر هذیان تو شدی چون تو سزاوار ثنایی
5 0 50,708
محفل شعر و داستان
سیر بودم من از این زندگی وعشق و جدایی محو یک باور بیهوده که ای عشق، کجایی یاوه ها گفتم و در خواب ... ادامه

برای ثبت یادداشت ابتدا باید ورود کنید یا در صورتی که عضو سایت نیستید ثبت نام در 100 هنر


دعوت می کنیم از صفحه دیگر هنرمندان هم دیدن کنید

سایه کهنسال
رها بینا
مصطفی حمزه ضمیر