سفر به روی ماه تو
شب است و قصد کرده ام به آسمان سفر کنم
ز روی همچو ماه تو
... ادامه در این سفر گذر کنم
به قایق شکسته ای زنم به موج موی تو
چنان رها شوم درآن ، ز هر چه غم حذر کنم
به ابروان چون کمان به شوق تکیه می زنم
به پلک تو نشینم و هزار خنده میزنم
هزار شُکر میکنم در آسمان چشم تو
دوباره وصل میشود نگاهِ من ، نگاهِ تو
چه رازها چه نازها در آن زلال چَشم تو
چه شعرها بگویمت به عشق تو ز چَشم تو
ز خام پخته گشته ام ز پیچ و تاب این سفر
به بوسه ای از آن لب شراب رنگِ چون شکر
ABS