نتایج جست جو "آوار" در سایت 100هنر
نمایشنامه خوانی آوارگان برزخ
نمایشنامه خوانی پهلوان اکبر می میرد
نمایش یک سبد فحش برای شمسی خانم
نمایش مرگ طبلیه که یه بند صداش بلنده
41
6
22,385
20
0
12,377
26
1
24,863
دکلمه شعر نیما یوشیج
در نخستین ساعت شب،در اطاق چوبیش تنها،زن چینی
در سرش اندیشه های هولناکی دور می گ... ادامه
یرد، می اندیشد:
« بردگان ناتوانایی که می سازند دیوار بزرگ شهر را
هر یکی زانان که در زیر آوار زخمه های آتش شلاق داده جان
مرده اش در لای دیوار است پنهان»
آنی از این دلگزا اندیشه ها راه خلاصی را نمی داند زن چینی
او، روانش خسته و رنجور مانده است
با روان خسته اش رنجور می خواند زن چینی،
در نخستین ساعت شب:« در نخستین ساعت شب هر کس از بالای ایوانش چراغ اوست
آویزان
همسر هر کس به خانه بازگردیده است الا همسر من
که ز من دور است و در کار است
زیر دیوار بزرگ شهر»
در نخستین ساعت شب، دور از دیدار بسیار آشنا من نیز
در غم ناراحتی های کسانم؛
همچنانی کان زن چینی
بر زبان اندیشه های دلگزایی حرف می راند،
من سرودی آشنا را می کن در گوش
من دمی از فکر بهبودی تنها ماندگان در خانه هاشان نیستم خاموش
و سراسر هیکل دیوارها در پیش چشم التهاب من نمایانند نجلا!
در نخستین ساعت شب،
این چراغ رفته را خاموش تر کن
من به سوی رخنه های شهرهای روشنایی
راهبردم را به خوبی می شناسم، خوب می دانم
3
0
7,614
محفل شعر و داستان
هم پای دربندت شدم هم دست شستم از جهان
هم چشم بستم بر همه، گشتم سراپا گوشِ جان
... ادامه
لبریز شد چشمان من از دیدنِ رویای تو
صدها برابر بیشتر از هر تصور یا گمان
وقتی دلم شد آشنا با کوی یاری اینچنین
آوارهی دنیا شدم، غربت نشینی بی مکان
با آن اشارات نهان رسوای چشمانت شدم
دیگر نماند از خویشِ من در خویشتن حتی نشان
بیمار تب آلودهام دیگر چرا پنهان کنم
از چشمهایم میشود اسرار پنهانی عیان
چشمان دل را بستهام غیر از تو را نادیدهام
باید ببندی چشم دل را بر نگاه دیگران
با من بمان با من بخوان از من بگو از من بجو
کن گفتگو از عشق مان در هر مکان در هر زمان
0
0
3,848
