| مثل تو |
«مادرم زنی مهربان بود که دردهایش را در تنهایی گریه میکرد. پدرم م
... ادامه ردی زحمتکش که خستگیاش را لبخند میزد. من نه میخواهم به اندازهی مادرم صبور باشم، نه به اندازهی پدرم استوار. من میخواهم مثل تو باشم... همینقدر دور، همینقدر نزدیک، همینقدر دوستداشتنی.»
علی اصغر کلایی