نتایج جست جو "لته" در سایت 100هنر
18
0
82,888
محفل سایر هنر ها
نام اثر: در کشاکش درون
#هنرمند #معرق : سعید ارزگان
#طراح : سعید ارزگان
ابعاد ... ادامه
: 15.5*18.5 cm
سال ساخت: ۱۳۹۷
اجرا: معرق #چوب
جنس اثر: تماما چوب با رنگهای طبیعی
تعداد و تنوع چوبها: ترکیب ۲۶ گونه درختی در قالب ۳۶۱ قطعه چوب
مضمون اثر: روایت جدالی دائم بین خیر و شر
چویهای بکار رفته: آبنوس، زرشک، آزاد، چریش ، پار پل هرت، پسته، کرات، گز ...
شرح مختصر:
چه کسم من چه کسم من که بسی وسوسه مندم
گه از آن سوی کشندم گه از این سوی کشندم
اثر حاضر روایتگر نبردی دائم است بین خیر و خوبی و جاودانگی با نماد #ققنوس و شر و پلیدی و تباهی با نماد #مار و #اژدها .خیر و شر به هم پیچیده در فضایی مبهم و ملتهب در جدالی دائم و ققنوس ایستاده بر یک پا با سینه ستبر، قامت افراشته و حالت خشمی غالب که اژدها را به منقار و چنگال گرفته بیانگر غلبه نهایی خیر بر شر است
به لحاظ تکنیکی نوع حرکت قلم در طراحی بالها و دم ققنوس به گونه ای بوده که تقویت کننده و تداعی گر حالتهای رها و تابنده شعله های آتش باشد که این منظور با بکار گیری رنگهای تن مایه آتشین و
سرخ و درخشان ...
#wood
#craft
26
0
7,817
26
1
24,852
دکلمه شعر نیما یوشیج
در نخستین ساعت شب،در اطاق چوبیش تنها،زن چینی
در سرش اندیشه های هولناکی دور می گ... ادامه
یرد، می اندیشد:
« بردگان ناتوانایی که می سازند دیوار بزرگ شهر را
هر یکی زانان که در زیر آوار زخمه های آتش شلاق داده جان
مرده اش در لای دیوار است پنهان»
آنی از این دلگزا اندیشه ها راه خلاصی را نمی داند زن چینی
او، روانش خسته و رنجور مانده است
با روان خسته اش رنجور می خواند زن چینی،
در نخستین ساعت شب:« در نخستین ساعت شب هر کس از بالای ایوانش چراغ اوست
آویزان
همسر هر کس به خانه بازگردیده است الا همسر من
که ز من دور است و در کار است
زیر دیوار بزرگ شهر»
در نخستین ساعت شب، دور از دیدار بسیار آشنا من نیز
در غم ناراحتی های کسانم؛
همچنانی کان زن چینی
بر زبان اندیشه های دلگزایی حرف می راند،
من سرودی آشنا را می کن در گوش
من دمی از فکر بهبودی تنها ماندگان در خانه هاشان نیستم خاموش
و سراسر هیکل دیوارها در پیش چشم التهاب من نمایانند نجلا!
در نخستین ساعت شب،
این چراغ رفته را خاموش تر کن
من به سوی رخنه های شهرهای روشنایی
راهبردم را به خوبی می شناسم، خوب می دانم
2
0
2,990
محفل نقاشی و گرافیک
50X70CM
قسمت دیوارای بالا و پنجره های زندان : یه مدت بخاطر یسری قرصی که میخوردم برای هور... ادامه
مونام حالم خیلی بد بود کل یه ماه گذشترو کامل کامل تو خونه مونده بودم اصن یه حاله خیلی بدی داشتم
بعد انگار ذهنم نمیزاشت که حتی از خونه برم بیرون مثل زندان شده بود زندگی برام …
نقاشیای روی دیوار: از اونجایی که نقاشی کردنو خیلی دوست دارم و نقاشیای ادمای معروفو زیاد سرچ میکردم نگاه کنم یه هاله ای ازشون تو ذهنم بودن انگار که تو اون تابلو هایی که اون بالا هستن به طور هاله ای کشیدم (درواقع انگار تو گوشه ذهنم نقش بسته بودن و خواستم رو این دیوارا نشونشون بدم)
پله های گوشه سمت راست : درواقع یجورایی انگار مسیر موفقیته که اگر دقت کنید هرچقد میره رو به بالاتر ، پله هاش بلند تر و سخت تر میشه ولی از اونجایی که رنگش سبزه یجورایی میخواستم نشون بدم که انگار دلنشین تر میشه
آب : نشون دهنده اینه که اون دختره که رو قایقه(خودم)توی غما غوطه ور شدم و کاری از دستم برنمیاد
و اون اسکلته هم که داره کنترلم میکنه انگار صداهای درونم و ترسامه
9
0
7,199
5
0
1,000
محفل نقاشی و گرافیک
70X100CM
4
0
932
محفل نقاشی و گرافیک
70X100CM
3
0
1,517
4
0
1,450
3
0
11,248
محفل نقاشی و گرافیک
120X60CM
