گردی و عشق به محیط زیست میباشد. بازی با #فرم و #رنگ و اتفاقات ناگهانی و هیجانات آنی حین #نقاشی بهره بردم تا بتوانم گوشه ای از روحیه و احساساتم روی #بوم پیاده کنم.
تکنیک آنها اکریلیک روی بوم و عموما در سایزهای 100 در 80
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگهای آرزوهایم یکایک... ادامه
زرد میشد
آفتاب دیدگانم سرد میشد
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد
اشکهایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد
وه ، چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند ، شعری آسمانی
در کنار قلب عاشق شعله میزد
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من ...
همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم
چهره تلخ زمستانی جوانی
پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم ، کاش چون پاییز بودم
فروغ فرخزاد
گیتارم و تارمم گسسته
پروانهام و پرم شکسته
وحشیست بلای ناگهانی
هر دم به کمین... ادامه
ما نشسته
اوقات خوشی بکام ما نیست
ایّام نگشت دمی خجسته
اهریمن رعب و وحشت و خوف
رحمی نکند به حال خسته
ما را ستم و جفا روا نیست
ظلم بشری ، کمر شکسته
دیگر نتوان زبان سخن گفت ؛
مسکوت نمود دهان بسته
باید به کسی درود فرستاد
بیگانهکُش و وطن پرسته
افراط گران فقط بدانند
مذهب غلط و ادب درسته
مسکوت
یزدان_ماماهانی
نگارش۱۳۹۸/۳/۲۶