روشنی طلعت تو ماه ندارد
پیش تو گل رونق گیاه ندارد
گوشه ابروی توست منزل جانم
خوشت... ادامه
ر از این گوشه پادشاه ندارد
تا چه کند با رخ تو دود دل من
آینه دانی که تاب آه ندارد
دیدموآنچشمدلسیهکهتوداری
جانب هیچ آشنا نگاه ندارد
رطل گرانم ده ای مرید خرابات
شادی شیخی که خانقاه ندارد
خونخوروخامشنشینکهآندلنازک
طاقت فریاد دادخواه ندارد
گو برو و آستین بهخونجگرشوی
هر که در این آستانه راه ندارد
نی من تنها کشم تطاول زلفت
کیست که او داغ آن سیاه ندارد
شعر: #حافظ
خط: #اکبرنژاد