نتایج جست جو "ببار" در سایت 100هنر
9
0
7,578
18
0
14,217
1
0
30,471
محفل شعر و داستان
کاش :
ایستاده ام در کنج شب
در سحرگاهی که میرسد از راه
می نگرم بر دانه های شبن... ادامه
م
که ریخته اند در پای چاه
زندگی می زند ساز را در دشت
پُر می شود در چوپان ، در نی
می چکد بر گلبرگهای گل
می ریزد خود را در جام ، در می
نگاهش نمی چرخد به سویم
گوئی شرابش تلخ است بر من
فریاد می کشد با خشم
می کَند جانم را ، ازتن
من همان اشکم در ابر
که چون قطره می نالد
انواری جدا از مادر
که بر دمنها می بارد
طبعم آهیست بغض آلود
بر کشیده میشوم از خشم
چون اشکی در چنگ ظلم
ریخته می شوم از چشم
این چنین ردای غم
تا به کی خواهم دوختن ؟
در دل این جنگل خشک
بوته ها ، خواهم سوختن
کاش خورشید بتابد گرم
بخار سازد درد از وجودم
بر کشم لبخند بر رخ
ذکر گویمش ، در سجودم
کاش مهتاب ببارد بر دشت
مرگِ شب را کُند تقدیر
تا دل ، طلوع خورشید را
بر تنِ سردم کُند تفسیر
6
0
32,709
محفل شعر و داستان
می شکفد از دلِ خاک ، رنگ ارغوان
باد ، می کُند بازی با گلهای زعفران
آب می شود... ادامه
، زمستان در تابش خورشید
می نهد شکوفۀ سرخ ، دختر بهار بر گیسوان
می خواهم که وزی ، بر زاغه ها بهار
نفوذِ زمستان را ، بر دلها کُنی مَهار
بر خِرقۀ سیاه ، بپوشانی رنگ سبز
ببارانی از ابرها ، باران عشق و افتخار
می خواهم ، گلباران کُنی پستوهای سرد را
بپاشی بر زمین ، بذرِ دلهای مرد را
می خواهم ، که برگیری دستمالی از حریر
کنی پاک از رخساره ، اشک و درد را
دیریست دنیای من ، میکند خیالت را آرزو
عدالت گوئی گم گشته ، در کفه های ترازو
آه مظلوم ندارد توان ، تا رسد بر آسمان
حرفی هم هست اگر ، از پول است و زور بازو
کی میشکفد گلهای سرخت ، می زند نهالهایت جوانه ؟
کی می کنند پرواز ، پرستوهایت در حیاط خانه ؟
مهرت ای بهار ، کی میکند گذر از کوچه های ما ؟
کی میشوی همدم بوته های خشک ، بی حرف و بهانه ؟
-------------------------
بیا بهار ، بردیا امین افشار
9
0
68,894
شعر سکوت
سکوت لحظه ها
دلم میگیرد از درد جدایی
سکوت لحظه های آشنایی
دلم میگیرد از تالار... ادامه
گلها
نباشد بوی گیسویت در آنجا
دلم دارد هوای روی ماهت
صدای خنده های گاه گاهت
شباهنگام ، دل گیر بهانه
به سان گریه های کودکانه
صدای هق هق هنگام دوری
ببارم از دو چشمانم بلوری
عجب وصف عجیبی دارد این راز
نمک دارد به سان درد آغاز
بنازم ناز چشمان صبورت
هوای این دلم وقت غرورت
ببویم عطر مهتاب شبانه
کنار یک نگاه عاشقانه
صدای نازکت ،مست نگاهت
به خواب کودکانه گاه گاهت
سکوتی کرده ام فارغ ز هر راز
تو باشی در کنارم ، مست پرواز
مرتضی دوره گرد (هیوا)
4
0
8,530
محفل خوشنویسی
30X50CM
#خوشنویسی #الهام_زمانیان
روزیکه برف ِ سرخ ببارد ز آسمان!
بخت ِ سیاه ِ اهل ِ ه... ادامه
نر سبز میشود!
#شعر #صائب_تبریزی
0
0
2,367
16
0
170,112
شعر سکوت
بیا به گوشه ی چشمی مرا هوایی کن
بیا کرشمه ای بنَما و دلربایی کن
نگاهِ پر شرر... ادامه
ت را به دیدگانم دوز
و با سکوتِ منِ خسته همصدایی کن
زِ هر کلامِ نگاهم ترانه خوانی کن
به بیت، بیتِ نگاهت غزلسرایی کن
دلم اسیرِ هیاهوی نامرادیهاست
بر این سفینه ی گمگشته ناخدایی کن
گدای مهرِ توام، شرم دارم از اصرار
دمی نظر به حیای چنین گدایی کن
به مرغِ پرشکسته از آسِمان چه میگویی؟
به بلبلانِ رها صحبت از رهایی کن
تنم کویرِ تشنه و تو قطره های بارانی
ببار و بر تنِ این تشنه خودنمایی کن
تنت دلیلِ هنرمندیِ خداوند است
بیا به خلوتم امشب هنرنمایی کن
#محمدرضا_حسینـــــعلی
