نتایج جست جو "امیدنورانی" در سایت 100هنر
7
0
26,522
محفل شعر و داستان
#میراث
هرگز قفس مرغی به دشتستان نخواهد داد
دلداده ای بهر نگارش جان نخواهد داد
ب... ادامه
ی شک اگر جویای آغوشم نباشی دل
بال و پری بر این تن عریان نخواهد داد
از چاک پیراهن دگر چیزی نماندست
اینک زلیخا امر بر زندان نخواهد داد
اینجا کسی مهر تو را احساس کرده
حتی چنین میراث را عرفان نخواهد داد
حالا که حد عشق ما قد جنون است
هرگز خدا این عشق را پایان نخواهد داد
#امیدنورانی_فانی
7
0
56,435
محفل شعر و داستان
#گرگینه
میان باد می رقصد سپید تار موی تو
چه شهوتناک میپیچد درون کلبه بوی تو
از ... ادامه
آن آتش وش چشمت به تن مو سیخ میگردد
چه میترسد دلم وقتی که هستم روبروی تو
درونت تیز دندانی میان برف پنهان است
اگر غفلت کنم میدرّدم یکباره خوی تو
ندارم وحشت از گرگ سپید خفته لای برف
میان چشم تو دیدم پیام صلح جوی تو
زمستان است این دنیا ندارد کلبه ای چون من
بیا ای وحشی زیبا که بینم ماه روی تو
من عمری در پی تیزی دندان تو میگشتم
دلی با عطر خون دارم که دارد آرزوی تو
بیا قسمت کنیم احساسهامان را برای هم
تو شو سهم دل و دل هم شود سهم گلوی تو
چه رازی در دلت داری که چشمت باز میخوابد
بخواب آرام چون دیگر منم آن راز گوی تو
کنار آتش شومینه و گرمای شهوت زا
برای من چه میرقصد سپید تار موی تو
#امیدنورانی_فانی
6
0
33,987
محفل شعر و داستان
#وارثان_ذات_یزدان
ما ذره ایی از ذات هویدای نهانیم
سرّی که سر از پرده برون کرده ،... ادامه
عیانیم
ما حامل اسرا لَدُن بوده و لیکن
معنای رموزیم که خود سر جهانیم
وامانده و غافل ز معمای وجودیم
گمگشته درون خلاء گنگ زمانیم
یک قطره ز مینای جلال جبروتیم
ناپاکترین پاک ، که از رطل گرانیم
لاینفک از عامل و علیّت عشقیم
منفک شده از خویش و اسیر خفقانیم
پا در قدم کوی عدم برده و اما
مقصود همینجاست بسوی چه روانیم؟
ما آینه علت خویشیم و دریغا
از طایفه مدعیانیم و ندانیم
با سلسله ی سفسطه آلوده نفسیم
معنای حقیقت ز پس پرده نخوانیم
حلاج انالحق زد و ما قال انالحق
الحق که هم او بود و چو او ما نتوانیم
#امیدنورانی_فانی
8
1
50,069
محفل شعر و داستان
#عبرت
در سبو جا مانده یک جرعه شراب زندگی
در گلو بغضی غریب از اضطراب زندگی
پیر ش... ادامه
د صدها سوال طرح گشته در سرم
کهنه شد احساس من لای کتاب زندگی
قطره قطره عمر را نوشیده این دلق لعین
پس گرفت اما به یکباره عذاب زندگی
این کویر از آسمان آبی اش آبی نخواست
تشنگیّ ام ضربتی شد بر عتاب زندگی
جرم ناکرده شدم مجرم عدالت نیست این!
طرح نقاشی خنده بر نقاب زندگی
چاره یک ریشه خشکیده در زیر زمین
یک تبر باشد بزن عالیجناب زندگی!
#امیدنورانی_فانی
