نتایج جست جو "روزگار" در سایت 100هنر
نمایشگاه روزی روزگاری در ایران
نمایشگاه از روزگار سپری شده مردم سالخورده
نمایشنامه خوانی روزی روزگاری در آلامو
نمایشنامه خوانی روزگار گذشته (Old Times)
12
0
12,573
محفل نقاشی و گرافیک
107X87CM
(فروخته شد)
گوی توفیق و کرامت در میان افکنده اند، کس به میدان در نمی آید سواران... ادامه
را چه شد،
حافظ اسرار الهی کس نمیداندخموش،
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد...
اکریلیک روی پارچه بوم
ابعاد نوشته شده ابعاد پارچه بوم است
41
4
58,509
محفل نقاشی و گرافیک
120X160CM
نام اثر:سیب سرخ حوا
سایز ۱۲۰*۱۶۰
می ارزید؟
حوا ...شیرینیِ گازی از میوه درخت... ادامه
ممنوعه ارزش تلخی روزگار رو داشت؟
نظم هستی را با وسوسه ات تغییر دادی حالا بنگر که ما هر روز از آن ممنوعه گاز میزنیم و در طلب بهشت برین که تو از آن رانده شدی دست و پا میزنیم و ....بگمانم فرو رفتیم ...، فرو رفتیم در منجلاب کبر و خود خواهی که از نطفه تو در عالم هستی به یادگار مانده
و من در عجبم ...! در عجبم که چرا در بهشتی که تو از آن رانده شدی درخت ممنوعه بود و چرا اینجا ممنوعه ای نیست تا شاید حوایی پیدا می شد و از آن نوش جان می کرد تا شاید بعد از رانده شدن .... حوایی دیگر... آدمی دیگر...و شاید جهانی بهتر
ادنا صفری
7
0
86,717
محفل موسیقی
قطعه ی "گپ شو" هدیه ایست از صمیم قلبم به پاس گرمای امیدبخش وجودتان که در این سرد... ادامه
ترین روزگاران بهترین پشتیبان است ، تقدیم به آنان که عاشقانه سوختند تا روشنگر راهم باشند .
مادرم ، و همه ی آنهایی که به من یاد دادند خوب بودن را .
"یار دبستانی من"موسیقی من در مدح هیچکس نیست ، موسیقی من آغاز فصل جدید عشق است ، آهنگی سرشار از شجاعت و آگاهی . بهترین جایگاه موسیقی من سبب حضور همسفرانیست که پرواز را باور دارند . آهنگ «NighTTalK» برگ سبزیست توفه ی این درویش که با لطف خدا و مهربانی شما به پخش رسید . از اینکه دوستون دارم حس غرور میکنم ، دلتان روشن به مانند خورشید جنوب .
ارادتمند و کوچیک شما
پویار -----------------------------------
⚫گپ شو NighTTalK
⚫خواننده : پویار
⚫ترانه سرا : ابراهیم منصفی (رامی)
⚫آهنگساز : ویکتور خارا (زنده باد شیلی)
⚫تنظیم میکس و مستر : بهمن گلپاگون
⚫عکس : عباس احمدی (استودیو ۲۴)
⚫کاور و اکولایز : شایان صفر نژاد
⚫تشکر ویژه از ارسلان پوری زاده ، سایت رامی و تمامی عزیزانی که به من انرژی مثبت دادن در خلق این اثر هنری.
#pouyar
9
0
8,795
محفل نقاشی و گرافیک
ابعاد،۸۰*۱متر. اجرا شده در سال ۸۳ ـ آبرنگ .ــ موضوع : تأثیر انرژی آب و برق در زن... ادامه
دگی بشر از بدو نخستین روزگار انسان تا مرحله پیشرفت و تکنولژی،و دستیابی به کره ماه..
10
0
18,184
محفل شعر و داستان
برخلافِ خطِ تحریری و رنگِ سرنوشت
سرنوشتم با چلیپا هست و با خطِ سفید
هر که می... ادامه
خواهد بداند سرنوشتم را کمی
در تمامِ روزگارش نور را باید بُرید
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده
11
0
16,262
محفل شعر و داستان
روزگاریست که من ،
چهرۀ تک تکِ آدمها را ..،
در پیِ یافتنت می نگرم ..،
هیچکس شک... ادامه
لِ تو نیست ،
پس صدای نفَسَت ، از کجا می پیچد در گوشم ..
از کدامین گوشه ، برقِ چشمانِ سیاهِ تو هنوز ..
روشنی بخشِ شبِ تارِ من است ..؟
تو نمردی بابا ..
ما فقط گم شده ایم ،
من تو را خواهم یافت
15
0
23,114
محفل خوشنویسی
حتی خیالِ بی تو شدن می کشد مرا
کارم به روزگارِ جدایی نمی رسد
#پوستر
4
0
9,349
محفل شعر و داستان
دیری ست که لبریز تظاهر شده است
از گردش روزگار دلخور شده است
لطفی بنمایید بچرخا... ادامه
نیدش
یک روی نوار زندگی پر شده است
محمد دهقانی هلان
10
0
30,233
محفل شعر و داستان
دورود نام این اثر ایل میباشد در منطقه زیبای شهر الیگودرز که یکی از چندین ده شهر ... ادامه
یا شهرستانی است که مردمانش دارای زبان فرهنگ ومنش وآداب ورسوم غنی با پیشینه تاریخی کهن وستواری به بزرگی وسترگی اشترانکوه میباشد ازینرو مردمانی سخت کوش وغیرتمند با انگاره های مختلف فرهنگی وایلیاتی روزگار گذرانده ومیگذرند این مقدمه جهت آشنایی واگاه عزیز انیست که کمتر شناخت نسبت به قوم بزرگ بختیاری دارند .واژه ایل در فرهنگ غنی وسترگ بختیاری از جایگاه خاصی و مقدسی برخورد ار است ودر این جایگاه بزرگ هر ایل وطایفه از حرمت عزت وموقعیتی والا برخوردار میباشد وچنانچه مشکلی در روابط مردمان ایل پیش بیاید با جمله ای که البته ریشه آگاهی ونکته سنجی توامان واقع نگری ختم میگردد ودیگران به حرمت بزرگ ایل به گفته ایشان گردن مینهند دوستان گرانقدر زیاده گویی مرا به بزرگی خودشان ببخشایند
12
1
60,071
طرح گرافیکی عاشقانه
نقاشی رنگ روغن من با اجرای ذهنی 😊My mental painting
رویایی داشتم که در غبار زم... ادامه
ان گم شد،هنگامی که آرزو ها بزرگ بود و زندگی ارزش زنده بودن داشت، رویایی داشتم که در آن عشق هرگز نخواهد مرد، رویایی داشتم که در آن خداوند بخشنده بود، وقتی جوان و بی باک بودم، وقتی رویا ها پرورانده و مستعمل شده و دور ریخته میشد، غرامتی برای پرداختن نبود، آهنگی نبود که خوانده نشود وشرابی نبود که چشیده نشود، اما ببر ها در شب می آیند، با نعره هایشان، به نرمی تندر،وقتی رویاهایت را می درند، وقتی رویا هایت را به شرم مبدل میکنند،ولی من همچنان در رویای آمدن او هستم، و ما با هم زندگیمان را آغاز خواهیم کرد، اما رویاهایی هستند که نمی توانند تحقق یابند،و طوفان هایی هستند که قابل تحمل نیستند، رویایی داشتم که زندگی ام...بسیار بهتر از این دوزخی هست که در آن زندگی میکتم، بسیار بهتر از آنچه که امروز به نظر می رسد، دریغ که روزگار، رویایی که در قلب داشتم نابود کرده است
9
0
12,478
لذت تنهایی دکلمه مینا فیروزبخت
سرمو گرم کردی و کم کم آرزوهامو کش رفتی
تو هم اختلاس میکنی روزگار...؟!
3
0
21,050
لذت تنهایی دکلمه مینا فیروزبخت
بقچهء آرزوها روی دوشم
کشکول گلایه ها توی دستم
و تبرزین توکل به کمرم
منم رهگذر... ادامه
جادهء روزگار
همان درویش...!
0
0
6,226
لذت تنهایی دکلمه مینا فیروزبخت
گاهی وقتا دلم میخواد بچگی کنم
خودمو لوس کنم
قهرکنم وآشتی کنم
زنگ درخونه ای رو... ادامه
بزنم وفرار کنم
وآخرسر هم به روزگار بگم
یادم تورا فراموش...!
5
0
10,344
لذت تنهایی دکلمه مینا فیروزبخت
ای روزگار مرا محتاج زانوهای خودم کردی
نمیدانم نفرینت کنم یا دعایت...!
5
0
7,496
محفل نقاشی و گرافیک
50X70CM
گهینوم
روزگاران جنگ جهانی دوم "آشویتس"
آب و مرکب روی مقوا
۱۳۹۹
فریما آذرسینا
12
2
14,615
محفل خوشنویسی
100X70CM
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
زمستان ۱۴۰۰
... ادامه
2
0
25,151
محفل شعر و داستان
#از مجموعه ی دریای واژه ۱ (حواصیل خیال)
ناخواسته شهریار بودن !
در چاره گری دچار... ادامه
بودن !
در جنگل واژگان سوزان
افسون شده در حصار بودن !
با بار گران شهریاری
اجبار به اختیار بودن !
خود بازی روزگار داده
بازیچه ی هر قمار بودن !
دردست که در مدار نحسی
چون طالع بد بیار بودن !
در دست نوشته های هستی
چون نقطه ی شک کنار بودن !
مردیست که در کشاکش درد
در معرکه در مدار بودن !
با شیر دلی ز گرگ هستی
ترسی به دل از شکار بودن !
بازیگر قصه های دیرین
بازیچه ی روزگار بودن !
آیا رسد آنکه ناوک مرگ
از شهر دلش گذار بودن ؟
فریاد معین شود شب آویز
با سوز تو سازگار بودن ؟
2
0
1,951
محفل نقاشی و گرافیک
17X25CM
9
0
3,411
3
0
7,345
محفل شعر و داستان
محکومیت»
گرچه مستی رفته اما نیستم هوشیار هم
خواب از چشمم پریده نیستم بیدار هم
... ادامه
از نگاهت عشق را میخوانم اما ساکتی
از تو میبینم محبتها ولی ازار هم
گاه محکومیت مرگ است گاهی زندگی
دور بودن از دلت یا لحظه ی دیدار هم
عشق هم دلبستگی دارد هم وابستگی
سخت و دلگیرست عادت کردن و تکرار هم
چونکه خوبی بگذرد از حد مصیبت میشود
آب درمانست دردی را، کند بیمار هم
با دودستت پس زدی با پا کشیدی سوی خود
گرچه از عشقم نوشتی میکنی انکار هم
صبح تا شب چونکه یکسر نیست روشن، روزگار
گر جوانی هست پیری میدهد هشدار هم
0
0
12,451
محفل خوشنویسی
23X33CM
کاغذ سفید . مرکب سیاه . سال : 1400.
نام اثر : به دور ما . . .
خطاط : علی اکبر ... ادامه
احمدی .
شعر : هوشنگ ابتهاج .
به دور ما که همه خون دل به ساغر هاست / ز چشم ساقی غمگین که بوسه خواهد چید / چه جای من که در این روزگار بی فریاد / ز دست جور تو ناهید بر فلک نالید .
3
0
7,056
محفل شعر و داستان
هر جا که نیستی خبری از بهار نیست
قلبی که بی قرار تو شد بی قرار نیست
یک خو... ادامه
اب بی حضور تو رویا نمیشود
یک لاله بی فروغ تو در لاله زار نیست
هر لحظه در فراق تو شادیم با غمت
جز شوق در کشاکش این انتظار نیست
مانند غنچهای که دهان بسته تا بهار
رازم برای هیچکسی آشکار نیست
هر روز باد میبرد از بوستان گلی
در روزگار ما نفسی ماندگار نیست
بوسیدنت ثواب نباشد گناه نیست
حالا بیا! به کار جهان اعتبار نیست
علیرضا تیرگر
#عاشقانه
مصرع اول بیت پنجم از سعدیست
1
0
2,695
محفل خوشنویسی
17X25CM
کاغذ رنگ شده . مرکب سیاه . زبانه قلم 15 میلیمتر .
سال : 1372
نام اثر : با فرو ... ادامه
مایه . . .
خطاط : علی اکبر احمدی
شعر با فرومایه روزگار مبر
9
2
25,611
محفل نقاشی و گرافیک
70X50CM
ما جانوران ناسپاسی هستیم و اکنون که چراغ جادوی اختراعات ما را در تجمل و تفنّن غر... ادامه
ق ساخته است، مانند دختر خیالپروری در میان ثروت خود نشسته آرزومندِ گنجینهٔ دوردست دیگری هستیم که فاصله و دوری آن از ما آن را بی نهایت خوشایند می نماید.
روزگاری فلاسفه خواب مدارس عمومی را می دیدند و اکنون که همه آن را داریم مشتاق دانشگاههای عمومی هستیم. روزگاری مردم برهنه بودند، اکنون همه لباس دارند ولی غرق اندوه و عذاب هستند که چرا دیگران لباسهای گرانبهاتری دارند.
روزگاری مردم گرسنه بودند و اکنون هر سال در ممالک متمدن صدها هزار مردم به علت بیماریهای ناشی از پرخوری میمیرند، حتی در روزگار شکسپیر، شهرها شب در تاریکی فرو می رفتند و خیابانها ناامن بود.
امروز، شبها دیگر آن ترس و وحشت سابق را ندارند و نور پر برکت، پرتو خود را بر همه جا می افکند. #لذات_فلسفه #ویل_دورانت
رنگ روغن روی مقوا فابریانو
سال 98
نام اثر:hiding in the fridge
نام هنرمند:ملیکا
