"گلوله گیلاس"
عشق،
هسته ی گیلاسی ست ناگهان؛
پریده در انحنای گلوی غافل پیراهنت.
ن... ادامه
فست تنگ می آید
تار تار نگاهت بند...
گمان می برند مرده ای،
گمان می بری گریخته ای.
و چون گلوله ای سرخ
بی دعوت سبزت می کند.
سرت را باغچه ای،
سرت را گلدان کوچکی...
سرت را شکوفه می بافد.
و تو را از دهانت فتح می کند،
بی آنکه پلکی بزنی.
#حورا_حقشنو#شعر#شاعر#شعر_سپید #شعر_آزاد #دلزله_جهان_ریشتری