نتایج جست جو "حورا" در سایت 100هنر
نمایشگاه آثار نقاشی حورا خاکدامن
نمایشگاه مجموعه ی مجموعه ها
نمایشگاه خویشتن
نمایشگاه شیدایی قطره ها
33
0
22,382
محفل نقاشی و گرافیک
120X100CM
#در شب کوچک من افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد
اکریلیک روی بوم 120*100 #حوراپیشقدم
28
0
10,949
محفل نقاشی و گرافیک
70X100CM
22
0
15,774
محفل نقاشی و گرافیک
70X100CM
16
0
16,932
51
0
24,678
نقاشی سورئال
#با چشم هایش تجربه های غلیظ تاریکی
اکریلیک، چاپ و پتینه روی بوم 80*60
#حوراپیشقدم
30
1
9,209
محفل نقاشی و گرافیک
#کسی که مثل هیچکس نیست
اکریلیک و چاپ روی بوم 100*70
#حوراپیشقدم
19
0
13,258
محفل نقاشی و گرافیک
#دخترک افسانه می خواند
اکریلیک روی بوم 100*70
#حوراپیشقدم
32
0
42,798
محفل عکاسی
"آسمان ِ زرد ِ کم عمق"
من،دو نفرم
و تو،گودو
در انتظارت مدام سبز می شوم
دوباره آب... ادامه
ی
و بعد زرد
نبودنت شبیه مادری ست
که در هیاهوی بازار دست کودکش را رها کرده
نبودنت
از جنس پرنده ای ست که دیگر نمی خواند
مردی که هرگز نمی آید
یا آوازی غمگین که زنی
-در خود گره خورده-
روی تخت،
بعد از یک هم آغوشی بی تکرار می خواند.
نبودنت را نمی شود خط زد،
مثل تکه ابری که متعلق به هیچ آسمانی نیست.
#حورا_حقشنو
22
2
13,427
محفل نقاشی و گرافیک
نام اثر: همچون حباب های گریزان بر چهره ی فشرده ی مرداب
تکنیک: اکریلیک
ابعاد: 1... ادامه
00*70
#hoorapishghadam
#حورا پیشقدم
17
0
8,831
محفل نقاشی و گرافیک
نام اثر: عروسک کوکی
تکنیک: اکریلیک روی بوم
ابعاد: 60*80
#hoorapishghadam
#حورا پیشقدم
22
0
11,592
21
0
9,324
محفل نقاشی و گرافیک
نام اثر: می توان با صورتک ها، رخنه دیوار را پوشاند
تکنیک: اکریلیک روی بوم
ابع... ادامه
اد: 100*70
قیمت: 3/000/000تومان
#hoorapishghadam
#حورا پیشقدم
28
1
25,415
محفل نقاشی و گرافیک
#تابلوی_امید
جزیره ای معلقم،
میان پلک های جهان
ایستاده بر نگاه؛
آری
هر نام ... ادامه
را چشمی ست
و هر چشم را صدفی
که به نور گشوده باید...
مرا خورشیدی ست به هیبت یک مروارید!
#حورا_حقشنو
#نقاشی #سورئال #آبرنگ
30
0
21,005
محفل عکاسی
در آغاز هیچ نبود جز کلمه؛
و کلمه "خدا" بود.
و #انسان #اکسیر_آفرینش را نوشید تا... ادامه
خلقتی عظیم باشد بر کرانه بی پایان هستی.
زایشی نو پدید آورد و عصاره ای از جان خویش ساخت با عطر گلی بی همتا که بر زیبایی جهان بیافزاید.
آری،جهان به مثابه باغی سرشار،انسان به مثابه گل.
#حورا_حقشنو
23
1
51,557
محفل شعر و داستان
"گلوله گیلاس"
عشق،
هسته ی گیلاسی ست ناگهان؛
پریده در انحنای گلوی غافل پیراهنت.
ن... ادامه
فست تنگ می آید
تار تار نگاهت بند...
گمان می برند مرده ای،
گمان می بری گریخته ای.
و چون گلوله ای سرخ
بی دعوت سبزت می کند.
سرت را باغچه ای،
سرت را گلدان کوچکی...
سرت را شکوفه می بافد.
و تو را از دهانت فتح می کند،
بی آنکه پلکی بزنی.
#حورا_حقشنو
#شعر #شاعر #شعر_سپید #شعر_آزاد #دلزله_جهان_ریشتری
38
2
35,184
محفل عکاسی
تو نمی میری
همچون پرچمی که سربازان بسیاری
در آن شلیک کرده باشند
هرشب به هنگام با... ادامه
د
ماه را از خود عبور می دهی
در تو سر گوزنی را دیدم
که هنوز
شاخ هایش به سمت کوهستان
کج بود
چشمه ای
که پرندگان زیادی را شیر می داد
چه طور می تواند مرگ
از تو
تنها گودالی را پر کند.
شاعر : مرحوم #غلامرضا_بروسان
#سورئال #فاین_آرت #عکاسی #حورا_حقشنو
16
2
34,670
محفل گویندگی
نگاهت...
با صدای : #حوراپارسیان و #سعیدنادمی
شاعر: #امین_شیرزادی
میکس ... ادامه
و تنظیم : استودیو 1001- سعید نادمی:
**************
نگاهت
🌹 لبریز غزلهای عجیب است نگاهت
تلفیق شراب و شب و سیب است نگاهت
امشب عرق شرم به آیینه نشسته ست
ازبسکه نجیب است و نجیب است نگاهت
دشتی ست پر از شعر و غزل ، برکه و باران
ماوای غزالان غریب است نگاهت
گیسوی بلند تو شبیه شب یلداست
باجلوه ی مهتاب رقیب است نگاهت
تو وسوسه انگیزترین شعر خدایی
چون آیه ی آیینه و سیب است نگاهت
هرچند یقین داشتم از لحظه ی آغاز
هرگز نسرودم که فریب است نگاهت
✍️ شاعر : #امین_شیرزادی
32
3
37,355
محفل عکاسی
"زنی به نام بوتیمار*"
هر زنی را نامی ست
هر نامی را تقدیری،
قرینه یا قریب به آن م... ادامه
عنا.
...
قبل از هر واژه
زن ها را نام های پر نقش تری مستور است،
هر نقش را پرنده ای...
و ششمین نام تمام زنها یکی ست؛
"عشق".
...
زنی که متروکه ترین شهر ممکن است
در چهارچوب قاب هیچ آغوشی جا نمی شود.
زن رو به روی خودش ایستاده تلخ؛
با گیسوانی بریده و کوتاه
قدم هایی مسموم
قلبی مغموم
و آرزوهایی نابالغ و لبریز...
دستانی حزن آلود،
با تبسمی چرکین.
...
هر زن حوایی ست مطرود مانده تر از خویش.
هر زن سیلی سرخی به طعم سیب
بر چهره ی آشفته ی جهان.
در گوشه های شهر
آواز حواصیلی اش،غریب.
جهانش به خردی آلو
دهانش به جست و جو
دهانش...
به خواب عمیقی رفته که خمیازه اش رویاست!
...
جا مانده است از "خود"
از "زندگی"
با پاهای ناگزیری که می دوید و دور می شد از او،
تمثیل شهری ست که طبیعتش را به تاراج برده اند و حنجره اش زخمی ست.
...
زنی که مسقف است و پر دیوار،
زنی که پنجره اش رو به حیاط زندان است،
زنی که نام هفتمش "اندوه"؛
هم تویی،
هم منم.
#حورا_حقشنو
