نتایج جست جو "دروغ" در سایت 100هنر
نمایشنامه خوانی خشکسالی و دروغ
نمایش دروغ
نمایشنامه خوانی سه زندگی مساوی، برابر با یک دروغ
نمایش خشکسالی و دروغ
16
0
12,722
محفل نقاشی و گرافیک
نام اثر #آرام....آرام
سایز :۴۰/۵۰
سبک:مدرن
تکنیک :گواش
متریال :گلاسه شاسی شد... ادامه
6
0
8,632
محفل خوشنویسی
شعر مولانا فراتر از راست ودروغ باغی هست انجا ترا ملاقات خواهم کرد (ترجمه لاتین )
12
0
5,046
محفل عکاسی
روزنه آفتاب دروغین ، که امید را نوید میدهد در این جنگ پرآشوب طمع انسانی!
20
1
12,819
محفل نقاشی و گرافیک
25X25CM
عنوان :تصویرسازی داستان چوپان دروغگو...تکنیک:آکریلیک...سال
۲۰۰۵....دارنده مدرک... ادامه
پروفشنال از مسابقه بولونیا..ایتالیا
6
0
21,446
محفل موسیقی
ترانه تو، تنها تو
شعر، آهنگ، تنظیم و تار: کامران ایازی
موسیقی ارکسترال ایرانی
... ادامه
.
«ترانه ی تو، تنها تو»
تویی آن که نگویمش هرگز
شب ها چه بی تابم
تو که مانند گهواره مرا در خواب می داری
تویی آن که نگویی ام هرگز
شب ها کنار من
سپری تا سحر شب ها را به سعی خواب و بیداری
تنها بی تو بودن برای من تنهاییست
تویی تنها که دگر شوی در من
گاه آن توست، گه خش خش یک برگ
گاه عطری که نماند به پیراهن
ببین عشاق تا گفتند
آنچه ما نگفتیم
فتد به کارشان دروغ و نیرنگ
خوشا بی کام جستن کنار هم
چنین شکوهی را پاس داریم از رنگ
از آغوشم همه آن دیگران را وا نهادم
تویی تنها که در من تازه خواهی شد
تو از آن منی چون آرزویم نیست هرگز
که گردانم تو را یک سر از آن خود
بر پایه شعر "ترانه" از ریلکه
3
0
28,190
شعر دلتنگی
امشب چه تلخ است حالم
گرفته دوباره بهانه تورا
شب چه بی رحمانه می کشد
لحظه های ... ادامه
بی تورا به رخم
من! تنها! غمگین
درسکوتی بی انتها
هنوزچشم به در دوخته ام
که شاید دروغ باشد رفتنت.
5
0
22,568
محفل شعر و داستان
آمدی خنجر خود را به نگاهم بزنی
تا شبی یک تنه بر قلب سپاهم بزنی
قلمت را بزنی... ادامه
داخل این جوهرِ خون
رنگِ قرمز به دلِ تخته سیاهم بزنی
بنشینی وسط راه و میان کوچه
هر قدم تابلوی ایست به راهم بزنی
پشت آن لحظه که در راست ترین ناحیه ام
ساده برچسب دروغین به گواهم بزنی
سایه ات را بکشانی به سرِ وحشت من
ظالمانه به سرِ گریه و آهم بزنی
روی این قله به سمتم بپری مثل پلنگ
چنگ بر صورتِ زیبایی ماهم بزنی
#مسعود_نامداری
3
0
50,779
شعر دلتنگی
دل خسته :
رهایت می کنم و خواهم رفت
در یکی از این شبها که میرسند از پس غروب
نم... ادامه
ی کِشم پرده ای تاریک بر روی رویایت
نمی کُنم بر جداره های دل زیبایت ، رسوب
چشمانت نیست دیگر مشتاق دیدارم
فردا روزیست که میشوم برایت فراموش
می روم و این است آخرین حرفم
می کُنم آرام اما مدام ، خود را برای تو خاموش
می نشیند یادی از ایام گذشته بر دلم
با تکه ای نگاه ، گَشتم در دریای عشقت شناور
امان از این روزها که بودند ، دروغ
نمیدانم چگونه ؟ دوست داشتنت را کردم باور؟
چگونه نشست خزان بر باغچه ام
چگونه بُرید دلت از دل تنگم پیمان ؟
نگاهت پر کشید و نشست بر نگاه مشتاقی
ندارم به خدای عشق من ، دیگر ایمان
می روم از پیش تو ، می روم از دنیایت
پر کرده ام عشقت را در گذشته هایم ، در مَشک
می شود بغضت در گلویم فریاد
می ریزد نامت بر گونه هایم ، در اشک
فردا می رسد و خورشید می کند طلوع
چشمان ناز تو در خواب اند و بسته
اینجا اما خزان است و تندبادی سرد
که می کند طوفان ، در این دل خسته
----------------------
بردیا امین افشار
7
1
63,820
شعر سکوت
رویای من.. بلند قامت ترین
رویای عاشقانه هاست
برای دروغ ترین دروغ ها هم
می ... ادامه
شود.. شانه خالی کرد
برای این سرگیجه ها هم
می شود.. . تنها شعری
شوی
#سمیه_میرزایی
19
2
43,222
دکلمه شعر احمد شاملو
«اشارتی» شاملو
پیش از تو
صورتگران
بسیار
از آمیزهی برگها
آهوان برآوردند؛... ادامه
یا در خطوطِ کوهپایهیی
رمهیی
که شباناش در کج و کوجِ ابر و ستیغِ کوه
نهان است؛
یا به سیری و سادگی
در جنگلِ پُرنگارِ مهآلود
گوزنی را گرسنه
که ماغ میکشد.
تو خطوطِ شباهت را تصویر کن:
آه و آهن و آهکِ زنده
دود و دروغ و درد را. ــ
که خاموشی
تقوای ما نیست.
□
سکوتِ آب
میتواند خشکی باشد و فریادِ عطش؛
سکوتِ گندم
میتواند گرسنگی باشد و غریوِ پیروزمندِ قحط؛
همچنان که سکوتِ آفتاب
ظلمات است ــ
اما سکوتِ آدمی فقدانِ جهان و خداست:
غریو را
تصویر کن!
عصرِ مرا
در منحنی تازیانه به نیشخطِ رنج؛
همسایهی مرا
بیگانه با امید و خدا؛
و حرمتِ ما را
که به دینار و درم برکشیدهاند و فروخته.
□
تمامیِ الفاظِ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید
چرا که تنها یک سخن
یک سخن در میانه نبود:
ــ آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!
1
0
12,180
لذت تنهایی دکلمه مینا فیروزبخت
یه معشوقه دارم آخر وفاداریه
هیچ حسرتی به دلم نمونده
دنیا خیلی زیبا و جذابه
آخ... ادامه
ییییش...
یه وقتایی چقدر دروغ میچسبه...!
40
0
27,289
دکلمه شعر اخوان ثالث
قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از کجا وز که خبر آوردی ؟
خوش خبر باشی ، اما ،اما... ادامه
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی تو ، دروغ
که فریبی تو. ، فریب
قاصدک
هان،
ولی ... آخر ... ای وای
راستی آیا رفتی با باد ؟
با توام ، آی! کجا رفتی ؟ آی
راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردک شرری هست هنوز ؟
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند
5
0
17,197
محفل نقاشی و گرافیک
30X40CM
4
1
4,229
1
0
12,829
محفل نقاشی و گرافیک
100X70CM
نام اثر:(رهایی)
اکریلیک روی بوم
ابعاد۱۰۰×۷۰
---------------------------
خیلی... ادامه
وقت بودکه میخواستم رهایی روبکشم اماچجوری میتونستم؟چون واقعاخودم رها نبودم میخواستم رهاباشم امانبودم میخواستم ازترس هاقضاوت ها وابستگی هاحقیقت های نیمه جان ازدروغ آزادی جنگ صلح حتی از آگاهی رهاباشم میخواستم به هیچ قانونی پایبندنباشم بعدازسالهای دوری که نه خیلی برام دور هستن ونه خیلی نزدیک بلاخره فهمیدم کلیدی ترین جمله ی دنیاتنهایک کلمه است(رهایی)رهابودن از همه چیز هیچ چیزقطعی تواین دنیا وجود نداره(هیچ چیز) نیازی نیست اینقدرکلماتمون روباقاطعیت بیان کنیم این روبدون لحظه ای که تودراواسط روزروبه سمت خورشیدباتمام وجودت وبایقین فریادمیزنی الان روزه درهمون لحظه نیمی ازدنیادرتاریکی فرورفته وبه احتمال خیلی زیادنیمی ازمردم دنیادرخواب هستن
بیا سعی کنیم همیشه از بالابه قضیه نگاه کنیم یه نگاه کلی واسه یه مورچه دنیاهمیشه ۲بعدیه
روزی که این موضوع روعمیقاوباتمام وجود واززوایای گوناگون متوجه بشیم ودرکش کنیم دیگه شبیه هیچکسی نخواهیم بود(به جزخودواقعیمون)
3
0
16,922
محفل نقاشی و گرافیک
40X30CM
نام:صورت
تفسیر:منظور کشیدن سیاهی سراب است_آدم بالای تصویر که خم شده و پای راستش... ادامه
را به طرف سراب برمیداره سراب دور میشه منظور نرسیدن است و پای چپش مخالف پای راست را نشان میدهد منظور گم شدن است منظور سر در گمی است منظور از جدای دست از بدن خستگی است توی سیاهی سراب که دستش رو به سویش دراز است تصویری کوچک از خودش است که سرجدا شده نگاهش میکند منظور تصویر سازی دروغین است که گاهی انسان در سر میپروراند تصویری که ساخته را فقط خودش میتواند باور کند اتش و تمع حقیقت را نمیزارد ببیند
پاین تر از مردی که رو به سراب قدم برداشته انسانی با دماغ گرد مانند پشت به روی خود به سمت کمرش رویش را برگردانده است که دورش را سیاهی محاصره کرده منظور از سیاهی بد بینی است و لایه هایه پاین دماغش که انعکاس لب و دماغش است نشانه عمرش است که پر شده و خط آخر لحظه آخر زندگیش را نشان میدهد
در پاین سمت چپ صفحه تصویر دیگری است که خط شکل گرفته صورتش به دور سیاهی بد بینی تاب خورده است و سفیدی به دور سیاهی به وجود آورده است منظور شکل نگرفتن چشمش این است که هنوز به دنیا نیامده ...
18
0
11,522
محفل نقاشی و گرافیک
500X700CM
عنوان : نه دروغیم , نه رویا و نه خیال
ابعاد: 70×50
متریال : مقوا و راپید
