نتایج جست جو "چشمانت" در سایت 100هنر
12
1
17,021
محفل خوشنویسی
70X50CM
24
0
12,477
محفل خوشنویسی
فروخته شد
آکریلیک روی بوم
ابعاد ۱۱۰ در ۸۰ سانتیمتر
اجرا سال۹۶
دریای شوران... ادامه
گیز چشمانت چه زیباست آنجا که دل باید به دریا زد همینجاست
#فروخته_شد
33
0
52,156
19
2
84,235
طرح گرافیکی عاشقانه
تو در تنهایی من کدام سیب را میبویی!
تنهایی بزرگ من، من سیب را در آسمان هزار با... ادامه
ر چرخاندم، یک شاید در چرخش این گوی چرخان گذاشتم
عطر اش عطر من بود رویای من، اینک سیب من سرخ شده است از نگاه تو مرا همچون سیبم بو بکش انقدر احساس کن مرا که حسرت فراموش شود در من، آری وقتی که چشمانت را از مست شدن بوی سیبم میبندی احساس آرامش میکنم در وجودم، وقتی حواست نیست جوری بهت در آن لحظه خیره میشوم که تمام در های زنجیر شده ی باغ انار که به دست دیو سفید که تو را حبس کرده باز خواهد شد فقط کافیست تو هم مرا نگاه کنی، ببین مرا باور کن من در اعماق وجودم رازهایی دارم از نسیم شمالی نرم تر چنان که رموز من چون همین نسیم گونه هایت را نوازش خواهد کرد،بی آنکه لحظه ای فکر کنی به نداشته هایت، سیب مال تو است بویش کن من آنرا برای تو چیده ام (دلنوشته ای از من موضوع نقاشی 😊)
11
3
20,206
محفل شعر و داستان
تکیه خواهم زد
به دیوار غرورم
که از شوق وجودت
سر به ثریا دارد
من درآیینه ی تو... ادامه
نقش لبخند دارم
که به تو میخندد
برق چشمانت
گاه مرا می گیرد
در حریم آبی شان
دلم اوج میگرد
وسعت قامت تو
در چارچوب در افکارم
نه نمی گنجد
و به خود می کوبد
قلب شیدایی من
که تو را میبیند
دنج ترین گوشه دنیاست
آنجا که در آغوش توام
محو گرمای توام
و تو میخوانی
زیر گوشم آرام
تا ابد می مانی
تا ابد می مانی
آری تکیه خواهم زد
به دیوار غرورم
7
0
28,124
محفل گویندگی
کاش در شعر نیز شنیده میشد
صدای انگشتانت
بر شاسیهای پیانو.
در خانه ای دور از ه... ادامه
ر آبادی
که آباد است به هارمونی دلنواز چشمانت
با تک تک نتهای پیانو.
در اتاقی از سه جهت شیشه ای
تنها منم و تو
و پیانو.
نزدیک غروب است و
آخرین تلا شهای خورشید
از لبه کرکره یک طرف اتاق
به درون اتاق میخزد.
کفپوشی دو رنگ
یکی به رنگ موهای تو
قرمز خرمایی
که ادامه یافته تا کمرت
و هر بار که دستانت
به دنبال بمترها و زیرترهاست
به زیباترین حالتی
روی هم میلغزند و
کمی از کمرت آویزان میشوند
و هر بار که فورته (قوی) مینوازی
قدری بر خود میلرزند
دیگری
قهوه ای عسلی
رنگ دورترین حلقه عنبیه چشمانت، به هنگام ظهر
پای برهنه ات آنچنان بر پدال مینشیند
که گویی
سالها
همدستِ پیانوست.
قلبم
با ریتم انگشتان تو میتپد.
من میمیرم و
همچنان
ضر ب آهنگ انگشتانت
در روحم
مدام
تکرار میشود . . .
((معمار نبض شهر-نشر مایا))
2
0
33,750
محفل شعر و داستان
آسمان :
-------------
باز می چیند دلم از چشمانت
افسوس و حرمان و غم و عصیان را... ادامه
باز برمی کشی آهی و ، می گریی
بغضت میکند خشک ، رود روان را
آخر ز چه روی است تو را
این حال و آن دل بد ، که می کند فغان
چیست راز دل دلِ این قاصدک پیر
که نمی دهد برایت خبری خوش به ارمغان
نه نسیم را لطف است با تو
نه می آکند دیده گانت را سراب
یاران همگی ز مستی در خواب اند
نیست ساغری که دهدت ، پیمانه ای شراب
زندگی برای تو در او بود
با او لحظه هایت ، می شد به رنگ گلهای بهار
خورشیدی بود که میدرخشید
در تن گل های سرخ ، در زمزمۀ جویبار
فلک شکست شوق پروازت را در پس ابر
رعد غرید و برق ، سینه اش را کرد نشان
قلبت نمی تپید ، در درنگ قلب او
آسمان می برد عشقت را ، به اعماق کهکشان
به رسم ، نوشته این را بر قلب زمین
خواهد روئید گل ، تا شود پرپر
می رود شاهین تا اوج
تا برافکنیم از تنش ، شهپر
این است سایۀ سرنوشت یک انسان
می جوید رنگ عشق را در آسمان
اما آنجا که می نویسند قصه
بر می گیرند از دل تو ، از چشم من ، امان
------------------
بردیا امین افشار
3
0
50,785
شعر دلتنگی
دل خسته :
رهایت می کنم و خواهم رفت
در یکی از این شبها که میرسند از پس غروب
نم... ادامه
ی کِشم پرده ای تاریک بر روی رویایت
نمی کُنم بر جداره های دل زیبایت ، رسوب
چشمانت نیست دیگر مشتاق دیدارم
فردا روزیست که میشوم برایت فراموش
می روم و این است آخرین حرفم
می کُنم آرام اما مدام ، خود را برای تو خاموش
می نشیند یادی از ایام گذشته بر دلم
با تکه ای نگاه ، گَشتم در دریای عشقت شناور
امان از این روزها که بودند ، دروغ
نمیدانم چگونه ؟ دوست داشتنت را کردم باور؟
چگونه نشست خزان بر باغچه ام
چگونه بُرید دلت از دل تنگم پیمان ؟
نگاهت پر کشید و نشست بر نگاه مشتاقی
ندارم به خدای عشق من ، دیگر ایمان
می روم از پیش تو ، می روم از دنیایت
پر کرده ام عشقت را در گذشته هایم ، در مَشک
می شود بغضت در گلویم فریاد
می ریزد نامت بر گونه هایم ، در اشک
فردا می رسد و خورشید می کند طلوع
چشمان ناز تو در خواب اند و بسته
اینجا اما خزان است و تندبادی سرد
که می کند طوفان ، در این دل خسته
----------------------
بردیا امین افشار
13
5
20,096
محفل خوشنویسی
50X70CM
۵۰ در ۷۰ با احتساب قاب و پاسپارتو.
قطعه بندی و تذهیب. مرکب مشکی قلم ۲ میلی متر... ادامه
مشقی کاغذ ابر و باد شعر از
#حسین_منزوی «دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست / آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست» بهمن ماه ۱۳۹۸ #شکسته_نستعلیق #نستعلیق
2
0
2,192
محفل خوشنویسی
30X40CM
3
0
7,610
محفل شعر و داستان
هم پای دربندت شدم هم دست شستم از جهان
هم چشم بستم بر همه، گشتم سراپا گوشِ جان
... ادامه
لبریز شد چشمان من از دیدنِ رویای تو
صدها برابر بیشتر از هر تصور یا گمان
وقتی دلم شد آشنا با کوی یاری اینچنین
آوارهی دنیا شدم، غربت نشینی بی مکان
با آن اشارات نهان رسوای چشمانت شدم
دیگر نماند از خویشِ من در خویشتن حتی نشان
بیمار تب آلودهام دیگر چرا پنهان کنم
از چشمهایم میشود اسرار پنهانی عیان
چشمان دل را بستهام غیر از تو را نادیدهام
باید ببندی چشم دل را بر نگاه دیگران
با من بمان با من بخوان از من بگو از من بجو
کن گفتگو از عشق مان در هر مکان در هر زمان
1
0
7,098
محفل شعر و داستان
عشق، خواستن ، جدایی.
ته کشید
واژه در وصف چشمانت
بگو تو را بر کدام دو راهی ... ادامه
کاشته اند
که با عبور از چراغ سبزت
گونه ها
سرخ می شوند ...
2
0
31,097
محفل عکاسی
.
.در نسیمِ بهاری آنچه که باد بُردْ ما بودیم
.......
انگار میخواهی از خاطرم ب... ادامه
روی
با سایه خیالت پشت سرم
واژه هایی را
که چون نامه ردوبدل کردیم
نگاه ندار
اما نور غروب را که در چشمانت پناه گرفته بود
را به خاطر بسپار
گاهی به یادت خواهم بود
وقتی سربرگردانم و تو هنوز
بی هیچ لبخندی در انتظار
به من بگویی : زمان همه چیز را حل میکند
صدایت را نمی شنوم
و آنگاه که گام برمیدارم
به سوی بازوانت
ناپیدا می شوی
بعدها این می شود
پاره ای از یک شعر
اما توهمچنان پا می فشاری
عشق ما را از میان زندگی ندا می دهد
وادارمان می کند چشم بربندیم به بی قراری روح
و قربانی کنیم تن را برای ساختن خاطره
نونو ژودیس شاعر پرتغالی
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
#photo_by_me #photo_by_phone( #HUAWEI_Y550)
#abstract #fine_art #art #artist #abstract_photography
@talentshowntell #c_expo
#عکاسی_با_گوشی #آبستره
اندازه:30*40
4
0
15,856
محفل عکاسی
عنوان:صدایِ مِه
ابعاد:50*70
به رنگ زندگی و به لطافت نور،به نظم خلقت و آرامش پر ش... ادامه
ور طبیعت...
سبزی های گم شده در مه و صدای زنگوله های گله چوپان و پیچیدن صدای پرندگان و گوسفندان در حال چَرا..
مهمان چشمانتان میکنم،این قاب از طبیعت را و آرامشی طلب میکنم از جنس نور و رنگ و درخت!
