نتایج جست جو "مرگ است" در سایت 100هنر
11
1
115,957
محفل نقاشی و گرافیک
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب
#اسب
#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
9
0
113,840
محفل نقاشی و گرافیک
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب
#اسب
#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
8
0
111,762
محفل نقاشی و گرافیک
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب
#اسب
#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
15
0
110,598
محفل نقاشی و گرافیک
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب
#اسب
#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
20
0
109,649
محفل نقاشی و گرافیک
ارنست کاسیررErnst Cassirer می گوید:(هر گاه مورد محسوس در بردارنده ی لایه های تو ... ادامه
در توی معنایی شود، نماد خواهد بود).
اسب نمادی است با دو درجه اهریمنی و اهورایی؛ که اسب سفید در مفهوم روشنی و نور است و سیاه بعنوان مرکب مرگ.
اسب در آثار فرید قلی زاده یادآور رخش شاهنامه یا اسب های آئینی ایرانیان نیست، بلکه نماد روح است و از بلندپروازی او سرچشمه می گیرد.
ایشان تلاش بر آن دارند که از ناملایمت ها و نامناسبتی های زیست آگاه و ناخودآگاه با ضربه قلم های احساسی، اسب های ذهنی، خطوط هدایت شونده، اثری بیانگرایانه خلق کند. اسب سپید و دیگری رنگین- با تنی خونین که گاهی خیر است و گاهی شر- ما را به غمنامه ای دعوت می کنند با ترکیب و تلفیق هیجانی ترشحات رنگی، بافت ها، سطوح انتزاعی و پیکره های انسان و اسب، گویا اینکه سرنوشت این دو از هم جدایی ناپذیر است.
یورتمه رفتن یا دویدن اسب با سرعتی چنان که می خواهد از کادر تابلو بیرون بزند که ما را با مسئله ای مهم روبرو می کند؛ آشتی یا اینکه گریز از آن!
#farid gholizadeh
#عسب
#اسب
#فرید قلی زاده
#عسب تورم باسن آزادی است
29
2
16,032
محفل نقاشی و گرافیک
مرغ ملکوت نماد انسانیست که در آرمان و هدف والای آزادی خواهی و رهاشدن از روزمرگی ... ادامه
ها و وابستگی های جهان الوان و رنگارنگ امروز است.
19
1
8,392
محفل خوشنویسی
کسی که همیشه در حال تولد نباشد در حال مرگ است.
کتیبه قلم 2 سانت. سایز 100 در 70
8
0
14,760
محفل شعر و داستان
مسخره است..
جکسن پولاک شعرهاى مرا..سى سال قبل از بدنیا آمدنم
نقاشى کرده است..
صا... ادامه
دق هدایت سى سال قبل از بدنیا آمدنم مرا در خودش ذوب کرده است..
ومن سى سال بعداز مرگم..تنها درخت میو اى هستم بالاى گورى با سنگ سیاه که میوه هایش..کالِ کال میگندند..
مسخره است..
21
1
147,078
1
0
30,489
محفل شعر و داستان
کاش :
ایستاده ام در کنج شب
در سحرگاهی که میرسد از راه
می نگرم بر دانه های شبن... ادامه
م
که ریخته اند در پای چاه
زندگی می زند ساز را در دشت
پُر می شود در چوپان ، در نی
می چکد بر گلبرگهای گل
می ریزد خود را در جام ، در می
نگاهش نمی چرخد به سویم
گوئی شرابش تلخ است بر من
فریاد می کشد با خشم
می کَند جانم را ، ازتن
من همان اشکم در ابر
که چون قطره می نالد
انواری جدا از مادر
که بر دمنها می بارد
طبعم آهیست بغض آلود
بر کشیده میشوم از خشم
چون اشکی در چنگ ظلم
ریخته می شوم از چشم
این چنین ردای غم
تا به کی خواهم دوختن ؟
در دل این جنگل خشک
بوته ها ، خواهم سوختن
کاش خورشید بتابد گرم
بخار سازد درد از وجودم
بر کشم لبخند بر رخ
ذکر گویمش ، در سجودم
کاش مهتاب ببارد بر دشت
مرگِ شب را کُند تقدیر
تا دل ، طلوع خورشید را
بر تنِ سردم کُند تفسیر
3
0
12,460
نقاشی بیان خویشتن
نیلوفر مرداب : در بستری مردابی که نشانه ی مرگ است نیلوفر که نماد تولد دوباره است... ادامه
رشد میکند
2
0
25,160
محفل شعر و داستان
#از مجموعه ی دریای واژه ۱ (حواصیل خیال)
ناخواسته شهریار بودن !
در چاره گری دچار... ادامه
بودن !
در جنگل واژگان سوزان
افسون شده در حصار بودن !
با بار گران شهریاری
اجبار به اختیار بودن !
خود بازی روزگار داده
بازیچه ی هر قمار بودن !
دردست که در مدار نحسی
چون طالع بد بیار بودن !
در دست نوشته های هستی
چون نقطه ی شک کنار بودن !
مردیست که در کشاکش درد
در معرکه در مدار بودن !
با شیر دلی ز گرگ هستی
ترسی به دل از شکار بودن !
بازیگر قصه های دیرین
بازیچه ی روزگار بودن !
آیا رسد آنکه ناوک مرگ
از شهر دلش گذار بودن ؟
فریاد معین شود شب آویز
با سوز تو سازگار بودن ؟
0
0
1,100
محفل نقاشی و گرافیک
50X70CM
نام اثر : تلاطم
سبک :پاپ ارت
اکریلیک
هلیا سلطانی
بهم ریختگی اثر نشان دهند... ادامه
ه بهم ریختی ذهن #زن در جامعه مدرن است که از موهومات پر شده است
این اثر #روزمرگی یک زن را به تصویر می کشد
به ترتیب ردیف بالا از تصویر راست به چپ بیانگر احساسات زیر می باشد: فریاد - اندوه - کودک درون
ردیف دوم: #عشق - سکوت
ردیف سوم: پیروزی و غلبه بر مشکلات - خشم از قهرمان زندگی خویش (که میتواند اشاره به شریک عاطفی داشته باشد) (اشاره اسلحه به سمت بتمن)
ردیف اخر : شادی و نشاط-مرلین مونرو : نماد زن و #زیبایی - لبها: نماد لوندی - کفش پاشنه بلند نماد از جذبه و قدرت زنانه
6
1
3,205
محفل عکاسی
50X70CM
نام اثر:شروع یا پایان؟
کپشن:
شروع یا پایان
صفر چیست؟
شروع یا پایان
آخر یا ا... ادامه
ول
چشمان بسته قبل زندگی
یا چشمان بسته بعد زندگی
پایان دویدن ها
یا بومِ خالیِ زندگی
تهی یا پر
انتهایی که بار زندگی را از روی دوشت پایین می آورد
یا چشمانی که هجمه سنگینی دنیا را هنوز منعکس نکرده
کدام است
شروع یا پایان
شاید گردی آن برای همین است
نه شروع آن مشخص است
نه پایان
خالی
تهی
نامشخص
مانند مرگ
مانند زندگی
3
0
7,349
محفل شعر و داستان
محکومیت»
گرچه مستی رفته اما نیستم هوشیار هم
خواب از چشمم پریده نیستم بیدار هم
... ادامه
از نگاهت عشق را میخوانم اما ساکتی
از تو میبینم محبتها ولی ازار هم
گاه محکومیت مرگ است گاهی زندگی
دور بودن از دلت یا لحظه ی دیدار هم
عشق هم دلبستگی دارد هم وابستگی
سخت و دلگیرست عادت کردن و تکرار هم
چونکه خوبی بگذرد از حد مصیبت میشود
آب درمانست دردی را، کند بیمار هم
با دودستت پس زدی با پا کشیدی سوی خود
گرچه از عشقم نوشتی میکنی انکار هم
صبح تا شب چونکه یکسر نیست روشن، روزگار
گر جوانی هست پیری میدهد هشدار هم
9
0
15,306
محفل شعر و داستان
دیوار میخواهد چکار ؟! ... ✍️شاعر : #سعیدنادمی
آنکه دل را می بَرَد ، دلدار می... ادامه
خواهد چه کار ؟
عاشق رسوای تو ، انکار می خواهد چه کار ؟
کرده ای بازار خود را گرم و دانی عاجزم
یوسف زیبای من ، بازار می خواهد چه کار؟
روز و شب فرقی ندارد پیش من با عشق تو
غرق رویا ، دیده ی بیدار می خواهد چه کار ؟
عاشقت هستم ، تویی تنها ترین در این دلم
این دلم معشوقه ی بسیار می خواهد چه کار ؟
همچنان خاری کنارت بوده ام ، گفتی به من
هر گلی خشکیده گردد ، خار می خواهد چه کار ؟
زندگی دار مکافات است و محکومم به مرگ
آنکه را کشتی ، طناب دار می خواهد چه کار؟
بال من را چون شکستی ، در قفس انداختی
بی مروت ، این قفس دیوار می خواهد چه کار؟
در "هزار و یک" شبم ، جز تِک تِک ِساعت نبود
آنکه مرده ، این همه تکرار می خواهد چه کار؟
🎙با صدای : #بدری_عسکری
#دیوار #سعیدنادمی #غزل #غزل_عاشقانه_غمگین #ترانه_سرا #09159101002 #مشهددکلمه #مشهد #جدید #استودیو1001 #هزارویک
6
0
13,093
محفل گویندگی
دیوار میخواهد چکار ؟! ... ✍️شاعر : #سعیدنادمی
آنکه دل را می بَرَد ، دلدار می... ادامه
خواهد چه کار ؟
عاشق رسوای تو ، انکار می خواهد چه کار ؟
کرده ای بازار خود را گرم و دانی عاجزم
یوسف زیبای من ، بازار می خواهد چه کار؟
روز و شب فرقی ندارد پیش من با عشق تو
غرق رویا ، دیده ی بیدار می خواهد چه کار ؟
عاشقت هستم ، تویی تنها ترین در این دلم
این دلم معشوقه ی بسیار می خواهد چه کار ؟
همچنان خاری کنارت بوده ام ، گفتی به من
هر گلی خشکیده گردد ، خار می خواهد چه کار ؟
زندگی دار مکافات است و محکومم به مرگ
آنکه را کشتی ، طناب دار می خواهد چه کار؟
بال من را چون شکستی ، در قفس انداختی
بی مروت ، این قفس دیوار می خواهد چه کار؟
در "هزار و یک" شبم ، جز تِک تِک ِساعت نبود
آنکه مرده ، این همه تکرار می خواهد چه کار؟
🎙با صدای : #بدری_عسکری
#غزل #عاشقانه #عاشقانه_غمگین #ترانه_سرا #سعیدنادمی #شاعر #مشهددکلمه #استودیو1001 #بدری_عسکری #جدید #مشهد
10
0
39,861
محفل نقاشی و گرافیک
درخت، در تمامی دوران در نگاه انسان بیش از یک گیاه معمولی بوده و در اساطیر ایران ... ادامه
باستان راوی امری مقدس و تجلی حیات قلمدادشده وصورت اسطوره ای آن از گذشته تا کنون به عنوان کهن الگو در ضمیر بشر جایگاهی قدسی یافته است.
طبیعت و عناصرش همواره دغدغه ذهنی ام برای خلق آثارم بوده اند. از دیدگاه من درخت قویترین ، راسخ ترین و استوارترین عنصر طبیعت است.پای در خاک و سر بر آسمان، می بالد وآن دم که بمیرد، می آفریندو با مفاهیمی چون حیات،زایش،مرگ، رستاخیز وزندگی جاودانه،پیوندی تنگاتنگ دارد.
#درخت #اسطوره #مرگ #سرامیک #لعاب #زندگی #رستاخیز #ایران باستان #هنرمعاصر
2
0
13,161
محفل عکاسی
70X50CM
این اثر در سال 2018 ثبت شده و با نام زندگی روزمره منتشر شده است.زندگی روزمره تکر... ادامه
ار روزهای بدون هیچ امید و ارزویی است که نتیجه ای جز مرگ احساسات ما ندارد.ما صبح از خواب بیدار میشویم سرکار میرویم و برمیگردیم و این بارها و بارها اتفاق میفتد .یک سوال ساده از خود بپرسیم:آیا من زندگی خود را کنترل میکنم یا هرکجا که بخواهد زندگی ام را میگیرد ؟؟
این اثر در مسابقات بین المللی از جمله روسیه و مقدونیه شمالی مدال طلا و دیپلم های افتخار متعددی را از آن خود کرده است.
20
4
6,607
محفل نقاشی و گرافیک
120X160CM
نام اثر آفرینش -مرگ
سایز :۱۱۵*۱۶۰
از پایین به بالا به مفهوم آفرینش و اگر برعک... ادامه
س شود یاد آور مرگ است
0
0
25,345
محفل شعر و داستان
#از مجموعه ی دریای واژه ۱ (حواصیل خیال)
دیریست خورده مهمیز بر اسب نوبهاران... ادامه
دیرست و شب بلاخیز رم کرده زیر باران
این داستان دردیست از غصه قصه لبریز
این روزگار مردیست از عمق روزگاران
این سنفونی مرگ است در پرده ی غم انگیز
این زخمه ی تگرگ است بر ساز جویباران
این اشکهای تاک است کز شاخه گشته آویز
این های های خاک است از چشم چشمه ساران
این بوسه ی تگرگ است بر زخمهای پالیز
این یادگار برگ است خشکیده شاخساران
این خونبهای سار است آشوب برگ و بر ریز
این سوز ماندگار است در جان بیشه زاران
این بغض روزگار است این بغض گریه آمیز
این گریه بر بهار است بر روی آبشاران
این ناله تذرو است با هق هق شب آویز
این رقص مرگ سرو است همراه ضرب باران
این قصه ی معین است در سینمای پاییز
این پرده ی پسین است پاییز در بهاران
این قصه نیست پالیز یک روز وهم انگیز
بر اسب باد پاییز آید ز کوهساران
