نتایج جست جو "قلب" در سایت 100هنر
پرفورمنس قلب کاغذی شمعدانی های زمین
نمایش قلبی که ضربان دلخراشی داشت
نمایش استعمار یک قلب ماتم زده
نمایش و خداوند درون یک مرد دو قلب قرار نداد
17
1
18,465
محفل نقاشی و گرافیک
70X100CM
آکریلیک روی بوم دیپ ،سال خلق ۲۰۲۱,عنوان اثر:قلب درخت،از مجموعه بر ریشه هایمان را... ادامه
ه میرویم ، هنرمند:الهام حسین پور
8
0
80,194
دکلمه شعر احمد شاملو
مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن می گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من... ادامه
با تو سخن می گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده،
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دست هایت با دستان من آشناست.
در خلوت روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان،
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام
زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال
عاشق ترین زندگان بودند.
دستت را به من بده
دستهای تو با من آشناست
ای دیر یافته! با تو سخن می گویم
بسان ابر که با طوفان
بسان علف که با صحرا
بسان باران که با دریا
بسان پرنده که با بهار
بسان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های تو را دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست
من درد مشترکم...
7
0
86,718
محفل موسیقی
قطعه ی "گپ شو" هدیه ایست از صمیم قلبم به پاس گرمای امیدبخش وجودتان که در این سرد... ادامه
ترین روزگاران بهترین پشتیبان است ، تقدیم به آنان که عاشقانه سوختند تا روشنگر راهم باشند .
مادرم ، و همه ی آنهایی که به من یاد دادند خوب بودن را .
"یار دبستانی من"موسیقی من در مدح هیچکس نیست ، موسیقی من آغاز فصل جدید عشق است ، آهنگی سرشار از شجاعت و آگاهی . بهترین جایگاه موسیقی من سبب حضور همسفرانیست که پرواز را باور دارند . آهنگ «NighTTalK» برگ سبزیست توفه ی این درویش که با لطف خدا و مهربانی شما به پخش رسید . از اینکه دوستون دارم حس غرور میکنم ، دلتان روشن به مانند خورشید جنوب .
ارادتمند و کوچیک شما
پویار -----------------------------------
⚫گپ شو NighTTalK
⚫خواننده : پویار
⚫ترانه سرا : ابراهیم منصفی (رامی)
⚫آهنگساز : ویکتور خارا (زنده باد شیلی)
⚫تنظیم میکس و مستر : بهمن گلپاگون
⚫عکس : عباس احمدی (استودیو ۲۴)
⚫کاور و اکولایز : شایان صفر نژاد
⚫تشکر ویژه از ارسلان پوری زاده ، سایت رامی و تمامی عزیزانی که به من انرژی مثبت دادن در خلق این اثر هنری.
#pouyar
15
2
16,241
محفل نقاشی و گرافیک
عنوان اثر : قلب ها حقیقت را میدانند
سایز a3
تکنیک:گواش و آبرنگ
لمینیت شده
از... ادامه
مجموعه گنج سفر
9
0
26,852
3
0
15,914
محفل سایر هنر ها
قلب ، ساخته شده از قطعات مختلف سرامیک ، دکمه ، شیشه ، کلید و . . . اندازه کار 40... ادامه
در 40 سانتی متر
11
1
35,442
محفل شعر و داستان
#کاش_می_موندی
#ترانه #ساراگوهری
کاش واسه این #دلشکسته، شونه هات یه #تکیه_گاه بود
... ادامه
قلب من یه #تک_ستاره، قلب تو مثل یه #ماه بود
کاش که باغچه ی دلامون، پر بود از یاس و اقاقی
می نوشتی نامه با #عشق، می مونم واسه تو باقی
کاش که دستات مال من بود، #قلب_تو #مهرسجودم
من همون که تو می خواستی، تو همه بود و نبودم
کاش دلت مثل یه #قایق، روی #امواج_دلم بود
قلب من یه #موج_خسته، سینه ی تو #ساحلم بود.
8
0
12,085
17
2
12,730
12
0
26,729
12
1
60,072
طرح گرافیکی عاشقانه
نقاشی رنگ روغن من با اجرای ذهنی 😊My mental painting
رویایی داشتم که در غبار زم... ادامه
ان گم شد،هنگامی که آرزو ها بزرگ بود و زندگی ارزش زنده بودن داشت، رویایی داشتم که در آن عشق هرگز نخواهد مرد، رویایی داشتم که در آن خداوند بخشنده بود، وقتی جوان و بی باک بودم، وقتی رویا ها پرورانده و مستعمل شده و دور ریخته میشد، غرامتی برای پرداختن نبود، آهنگی نبود که خوانده نشود وشرابی نبود که چشیده نشود، اما ببر ها در شب می آیند، با نعره هایشان، به نرمی تندر،وقتی رویاهایت را می درند، وقتی رویا هایت را به شرم مبدل میکنند،ولی من همچنان در رویای آمدن او هستم، و ما با هم زندگیمان را آغاز خواهیم کرد، اما رویاهایی هستند که نمی توانند تحقق یابند،و طوفان هایی هستند که قابل تحمل نیستند، رویایی داشتم که زندگی ام...بسیار بهتر از این دوزخی هست که در آن زندگی میکتم، بسیار بهتر از آنچه که امروز به نظر می رسد، دریغ که روزگار، رویایی که در قلب داشتم نابود کرده است
5
0
6,893
محفل شعر و داستان
تنهایم!
با قلبِ طاعون زده ام!
آنقدر
شکستند و ترکش کردند;
که
دیگر
هیج آمدنی
شادش... ادامه
نمیکند
#عاطفه_عزیزی
۹۵/۷/۲۳
https://telegram.me/Atefehpoemm
11
3
20,200
محفل شعر و داستان
تکیه خواهم زد
به دیوار غرورم
که از شوق وجودت
سر به ثریا دارد
من درآیینه ی تو... ادامه
نقش لبخند دارم
که به تو میخندد
برق چشمانت
گاه مرا می گیرد
در حریم آبی شان
دلم اوج میگرد
وسعت قامت تو
در چارچوب در افکارم
نه نمی گنجد
و به خود می کوبد
قلب شیدایی من
که تو را میبیند
دنج ترین گوشه دنیاست
آنجا که در آغوش توام
محو گرمای توام
و تو میخوانی
زیر گوشم آرام
تا ابد می مانی
تا ابد می مانی
آری تکیه خواهم زد
به دیوار غرورم
7
0
28,110
محفل گویندگی
کاش در شعر نیز شنیده میشد
صدای انگشتانت
بر شاسیهای پیانو.
در خانه ای دور از ه... ادامه
ر آبادی
که آباد است به هارمونی دلنواز چشمانت
با تک تک نتهای پیانو.
در اتاقی از سه جهت شیشه ای
تنها منم و تو
و پیانو.
نزدیک غروب است و
آخرین تلا شهای خورشید
از لبه کرکره یک طرف اتاق
به درون اتاق میخزد.
کفپوشی دو رنگ
یکی به رنگ موهای تو
قرمز خرمایی
که ادامه یافته تا کمرت
و هر بار که دستانت
به دنبال بمترها و زیرترهاست
به زیباترین حالتی
روی هم میلغزند و
کمی از کمرت آویزان میشوند
و هر بار که فورته (قوی) مینوازی
قدری بر خود میلرزند
دیگری
قهوه ای عسلی
رنگ دورترین حلقه عنبیه چشمانت، به هنگام ظهر
پای برهنه ات آنچنان بر پدال مینشیند
که گویی
سالها
همدستِ پیانوست.
قلبم
با ریتم انگشتان تو میتپد.
من میمیرم و
همچنان
ضر ب آهنگ انگشتانت
در روحم
مدام
تکرار میشود . . .
((معمار نبض شهر-نشر مایا))
3
0
8,997
محفل شعر و داستان
حالم این روزها دست خودم نیست
گاهخی هوایت میکند
گاهی صدایت،گاهی...
این روزها
... ادامه
نامت قلبم رانشانه رفته
حالم راهم پزشک نمیداند
به دردی دچارشده ام
به نام
عــــشق
5
0
22,562
محفل شعر و داستان
آمدی خنجر خود را به نگاهم بزنی
تا شبی یک تنه بر قلب سپاهم بزنی
قلمت را بزنی... ادامه
داخل این جوهرِ خون
رنگِ قرمز به دلِ تخته سیاهم بزنی
بنشینی وسط راه و میان کوچه
هر قدم تابلوی ایست به راهم بزنی
پشت آن لحظه که در راست ترین ناحیه ام
ساده برچسب دروغین به گواهم بزنی
سایه ات را بکشانی به سرِ وحشت من
ظالمانه به سرِ گریه و آهم بزنی
روی این قله به سمتم بپری مثل پلنگ
چنگ بر صورتِ زیبایی ماهم بزنی
#مسعود_نامداری
2
0
33,736
محفل شعر و داستان
آسمان :
-------------
باز می چیند دلم از چشمانت
افسوس و حرمان و غم و عصیان را... ادامه
باز برمی کشی آهی و ، می گریی
بغضت میکند خشک ، رود روان را
آخر ز چه روی است تو را
این حال و آن دل بد ، که می کند فغان
چیست راز دل دلِ این قاصدک پیر
که نمی دهد برایت خبری خوش به ارمغان
نه نسیم را لطف است با تو
نه می آکند دیده گانت را سراب
یاران همگی ز مستی در خواب اند
نیست ساغری که دهدت ، پیمانه ای شراب
زندگی برای تو در او بود
با او لحظه هایت ، می شد به رنگ گلهای بهار
خورشیدی بود که میدرخشید
در تن گل های سرخ ، در زمزمۀ جویبار
فلک شکست شوق پروازت را در پس ابر
رعد غرید و برق ، سینه اش را کرد نشان
قلبت نمی تپید ، در درنگ قلب او
آسمان می برد عشقت را ، به اعماق کهکشان
به رسم ، نوشته این را بر قلب زمین
خواهد روئید گل ، تا شود پرپر
می رود شاهین تا اوج
تا برافکنیم از تنش ، شهپر
این است سایۀ سرنوشت یک انسان
می جوید رنگ عشق را در آسمان
اما آنجا که می نویسند قصه
بر می گیرند از دل تو ، از چشم من ، امان
------------------
بردیا امین افشار
7
0
14,521
محفل موسیقی
یکی هست تو قلبم که هرشب واسه اون مینویسمو اون خوابه
نمیخوام بدونه واسه اونه ک... ادامه
ه قلب من این همه بی تابه
یه کاغذ یه خودکار دوباره شده همدم این دل دیوونه
یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه
یه روز همینجا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره
گریه میکردم درو که میبست میدونستم که میمیرم
اون عزیزم بود نمی تونستم جلویه راشو بگیرم
میترسم یه روزی برسه که اونو نبینم بمیرم تنها
خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا
21
0
45,113
دکلمه شعر احمد شاملو
افق روشن
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
ومهربانی دست زیبایی ر... ادامه
ا خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است
وهر انسان
برای هر انسان
برادری ست
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل
افسانه ییست
وقلب
برای زندگی بس است
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی
روزی که آهنگ هر حرف،زندگی ست
تا من به خاطر آخرین شعر رنج جستجوی قافیه نبرم
روزی که هر لب ترانه ییست
تا کمترین سرود،بوسه باشد
روزی که تو بیایی،برای همیشه بیایی
ومهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم
ومن آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که
دیگر نباشم
30
3
56,642
دکلمه شعر فروغ فرخزاد
جفت
شب می اید
و پس از شب ‚ تاریکی
پس از تاریکی
چشمها
دستها
و نفس ها و نف... ادامه
س ها و نفس ها ...
و صدای آب
که فرو می ریزد قطره قطره قطره از شیر
بعد دو نقطه سرخ
از دو سیگار روشن
تیک تک ساعت
و دو قلب
و دو تنهایی
فروغ فرخزاد
13
8
38,751
دکلمه شعر فروغ فرخزاد
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگهای آرزوهایم یکایک... ادامه
زرد میشد
آفتاب دیدگانم سرد میشد
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد
اشکهایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد
وه ، چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند ، شعری آسمانی
در کنار قلب عاشق شعله میزد
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من ...
همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم
چهره تلخ زمستانی جوانی
پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم ، کاش چون پاییز بودم
فروغ فرخزاد
28
1
28,614
شعر سراب
آه...
داشتم میگفتم
هرچه باید می شنید اما
قصه ی عاشق پر از وهم است و اندوهِ س... ادامه
راسر
می شنید اما
برایش باورش مشکل
آه آری باز..
داشتم می گفتم
هر چه در من بود
سرنوشت آتش و آشوب
می شنید اما
برایش باورش مشکل
می توانست او اگر می خواست
قصه هایم را کند باور
قصه ی افسون بی مرز نگاهش
از سحر تا شب
می شنید اما
برایش باورش مشکل
قصه ام را باز می گویم
داستان باور و انکار
با تمام فصل هایش می شود تکرار
از زبان قلب می خوانم برایش
می شنید اما
برایش باورش مشکل
3
0
5,607
محفل خوشنویسی
100X100CM
🎨 “تا بن ندواند، نشود برگ پدیدار؛ بی سیر درون، کس نبرد راه به اسرار.” ✨
✨ اث... ادامه
ری از هنرمند: محمد ابراهیمی جویباری
🎨 ترکیب مواد روی بوم | ابعاد: ۱۰۰×۱۰۰ سانتیمتر
این تابلو تلفیقی از هنر کالیگرافی و تکنیک مدرن است که عمیقترین مفاهیم زندگی و رمز و راز درون را به تصویر میکشد. هر خط و بافت، سفری به لایههای درونی ذهن و روح است. 🌟
🖼 این اثر منحصربهفرد، میتواند جلوهای باشکوه به فضای خانه یا دفتر شما ببخشد و هنر ایرانی را در قلب دکوراسیون شما جای دهد.
هنر #نقاشی #کالیگرافی #خوشنویسی #هنر_ایرانی #تابلو #هنرهای_تجسمی #نقاشیخط #هنر_معاصر #طراحی_داخلی
#اکریلیک #بوم #ترکیب_مواد #هنر_مدرن #دکوراسیون_داخلی #اثر_هنری #نقاشی_مدرن #هنر_دستی
#گالری_هنر #فروش_تابلو #دکوراسیون_منزل
#Art #Painting #Calligraphy #ModernArt #AcrylicPainting #CanvasArt #IranianArt #WallArt #ArtGallery #InteriorDesign
آبان ۱۴۰۳
1
0
4,902
محفل نقاشی و گرافیک
50X70CM
نام اثر : دُچار
هلیا سلطانی
#کلاژ / #اکریلیک
نگاه و دید #زن نسبت که به #عشق ... ادامه
، خالص و زیباست
#گل روی چشم زن بیانگر این است که او چیزی جز عشق نمیبیند و اصطلاحا عشق کورش کرده !
شعر هایی که لابلای رنگ های سیاه چسبانده شده احساساتی هستند که از دل تاریکی ها بیرون زده
و گویی سوژه در احساساتش غرق شده و در دنیای زائیده ی ذهن خود، که این هم با حالت دوار، نشان از تداوم این احساس تا مرز سوختن احساساتش پیش میرود (با توجه به سوختگی لبه کاغذ ها )
اما استفاده از رنگ سبز نشان از این دارد که او امنیت خود را در این شرایط می یابد !
که نوعی کنایه به تله ها و طرحواره های روانیست
استفاده از رگه های سفید و مشکی نشان از درهم بودن امید و ناامیدی ، تلخی و شیرینی و این قبیل احساسات متناقض در کنار هم است .
تصویر زن با #چشم های پوشیده از گل، در اطراف دایره محاطی سبز رنگ که نمادی از چاکراه قلب است نشان از این دارد که کل دنیای وی از چاکراه #قلب وی پیروی میکند که با وجود بودن در محاصره تیرگی ها ، همچنان جوانه زده و میروید !
