نتایج جست جو "حرف" در سایت 100هنر
نمایشگاه حرف های سیاه و سفید من
نمایشگاه من این دو حرف نوشتم
نمایشنامه خوانی حرف هایی که بهش نگفتم
نمایش داشتی عاشقونه باهام حرف میزدی
23
3
96,311
محفل سایر هنر ها
نام اثر: نی
جنس اثر: الیاف مصنوعی
سال ساخت: ۱۳۹۷
شرح اثر: زیبایی بصری خط نستع... ادامه
لیق بر هیچ کس پوشیده نیست و در این اثر سعی شده تا دو حرف "ن - ی" که از ترکیب آنها "نی" حاصل میشود به نمایش گذاشته شود.
شنیدن صدای نی در بعد معنایی و اشعار و ادبیات ایران زمین همیشه گویای حالت سوزناکی و بیان حس غم آلودگی شخص بوده و دلالت و روایتی محزون از گذشته در زمان حال است.
16
0
10,668
8
0
42,785
محفل نقاشی و گرافیک
40X30CM
عنوان :مترسک و گیتار
تکنیک : ترکیب مواد و اکرولیک روی مقوا
اندازه :۳۰*۴۰
س... ادامه
ال خلق ۱۳۹۹
استیتمنت:
عنوان: مترسک و گیتار
مترسک: من مغز ندارم،
تو سَرم پر از پوشاله
دوروتی: اگه مغز نداری پس چه جوری حرف میزنی؟
مترسک: نمیدونم... ولی خیلی از آدمها هم هستن که بدون مغز یه عالمه حرف میزنن!
👤 ویکتور فلمینگ
34
8
91,948
محفل نقاشی و گرافیک
30X40CM
آیا زمین که زیر پای تو میلرزد
تنهاتر از تو نیست؟
#فروغ
ابعاد: 30*40
با قاب ... ادامه
فروخته میشود
#نقاشی #کاردک #رنگ_روغن #مقوا #فابریانو #امپرسیونیسم #نقاشی_رنگ_روغن #دشت #تک_درخت #لرستان #طبیعت #طبیعت_ایران #نقاشی_طبیعت #نقاشی_سریع #نقاشی_حرفه_ای
#palletknife #oilcolor #oilpainting #palletknifepainting #palletknifeart #impressionism #impressionismpainting #naturepainting #irannature #lorestan #iran
14
0
33,375
محفل نقاشی و گرافیک
تابلو نقاشی رنگ روغن سبک هایپر رئال بسیار زیبا و حرفه ای.ستیز ۳۰×۴۰
8
0
80,202
دکلمه شعر احمد شاملو
مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن می گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من... ادامه
با تو سخن می گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده،
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دست هایت با دستان من آشناست.
در خلوت روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان،
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام
زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال
عاشق ترین زندگان بودند.
دستت را به من بده
دستهای تو با من آشناست
ای دیر یافته! با تو سخن می گویم
بسان ابر که با طوفان
بسان علف که با صحرا
بسان باران که با دریا
بسان پرنده که با بهار
بسان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های تو را دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست
من درد مشترکم...
27
1
31,437
محفل شعر و داستان
تقدیم به استاد شجریان :
بخوان ای خسرو آواز ایران
بخوان از ناله ی مرغ سحر خوان
بخ... ادامه
وان از سر عشق از چشمه ی نوش
بخوان تا حرف آید ساز خاموش
عباس مشهوری
17
0
39,953
محفل خوشنویسی
سورۀ حمد جلی و توحید خفی، کاغذ #آهارمهره دست ساز، مرکب حرفه ای ژاپنی، سایز اثر ب... ادامه
ا احتساب پاستپارتو 35*50، بهمراه قاب، #شکسته_نستعلیق
12
0
102,716
محفل عکاسی
غروب
#honar #art #هنرمندعکاس #photo #photography #فتوگرافی #فوتوگرافی #photogra... ادامه
pher #عکس #عکاسی #عکاس #عکاسان #منظره #طبیعت #ایران #عکاسان_ایرانی #aks #artist #photo #akas #عکاسی #عکاسان_آماتور #عکاسان_حرفه_ای #عکاس_خونه #عکاس_ایرانی #ایران #عکاس_باشی #غروب #عکاسان
#عکاسان_ایرانی #عکس_روز #کنون
#ak30 #ak30_ir #iranian_photography #best_pictures #negah #photooftheday #malayer #photoshoot #photographer #1x #sunset #photography #canonphotography #photoshoot #bestphoto #iran #iranphoto
17
4
17,180
26
0
42,358
محفل نقاشی و گرافیک
زندگى موسیقى گنجشکهاست
زندگى باغ تماشاى خداست
زندگى یعنى همین پروازها
صبحها
... ادامه
لبخندها
آوازها
زندگی ذرهی کاهیست
که کوهش کردیم
زندگی نام نکوییست
که خوارش کردیم
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی، زندگی کرده بسی
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد،
دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم!؟
28
4
66,053
محفل عکاسی
من دختر کوردم
تندخو هستم، اما سخت هم هستم
تاب سختی را گرچه دارم، اما صبر و ... ادامه
حوصله زیاد هم ندارم
...
مثل اسب می تازم
گاهی هم درنگ می کنم، اما وا نمی مانم، می تازم
مگر از گردنه به میان دره پرتاب شوم و استخوانهایم خرد شود وگرنه می تازم
من دختر کوردم
دختر دره های تنگ
شبهای سرد
چشمهای پر از درد
دختر دردم ...
دختر قهرمانانم
دختر کوه و دشت و بیابانم
این منم ....دختر کورد ...
دختر چشمهای پر از غیرت
چشمهای جوان نه ناجوان !
دختر استقامتم،دختر پایداریم،دختر شکنجه ام،دختر ظلمم!
دختر تعصبی شیرین...
چشمهایم بیخود نیست که برق میزند...برق کورد است ...برق بزرگی کورد!
دختر کوههای بلندم
دختر زاگرسم
آرام می تازم
همچون شیر می غرم به هر آن کس که چپ بنگرد
عصیان میکنم در برابر حرف زور و ناروا
من خون کورد در رگهایم جاریست خونی سرخ و آتشین
من کوردم
دختر عشق و کوردستان
دختر آبشار و طوفان
مثل پروانه به دور کشورم میچرخم!
مسکوتم تا وقتی که حق برجاست...
گرگ میشوم برای ناحق...
آنچنان فریادی برخواهم آورد که آشام و انسان و آبها و زمین بلرزد
18
0
8,823
محفل عکاسی
تو رفته ای و
تنها منم با آشنا ترین صدا
که مانده ام کنار ایستگاه پنجشنبه ها
در س... ادامه
کوت با تو حرف میزنم...
143
2
46,117
عکاسی پرتره هنری
نام اثر:سینه سوخته……
وقتی که باسوژه صحبت کردم و حرفهاش رو گوش دادم این اسم رو ب... ادامه
رای این اثرانتخاب کردم
#پرتره
#پرتره خیابانی
#streetportrait
#portrait
#Streetphotographer
#Streetphotography
14
0
31,519
محفل نقاشی و گرافیک
#watercolor #rapid #drawing #draw #paint #elephants #khamseh #tanit #chamsa #ham... ادامه
sa #khamsa my work
#shahin_keshavarz
دست همسا یک طلسم باستانی خاور میانه است که نماد دست خدا است. این نماد در تمام ادیان یک علامت محافظ است و برای دارنده آن، شادی، شانس، سلامتی و اقبال خوب به ارمغان می آورد.
معنی دست هامسا بسته به فرهنگ، تفسیرهای مختلفی دارد. نام کلمه "هامسا" از پنج انگشت دست مشتق می شود. عدد پنج در عبری "همسه" است و پنجمین حرف الفبای عبری "هی" است که یکی از نام های مقدس خداست و سمبل پنج حس دارنده در تلاشی برای ستایش خداست.
1
0
16,279
دور نیست dournist
"گل اوسال "
بمونعلی حاج صادقی معروف به ماشاالله شهری همراه همسرش در روستای صدرآب... ادامه
اد یزد جزو آخرین افراد در ایران است که این حرفه رو داره، گل اوسال تزئینات روی سر و بدن شتر است.
9
0
50,298
شعر دلتنگی
این شعرحرف دل انسان است..آدمی ازآن زمان که به دنیا می آید نیازمند خداست..وخدا شا... ادامه
ه شاهان است..واوست که باید بادست خوند شانه ای به سروزلف انسان بکشد
17
0
55,875
3
0
50,775
شعر دلتنگی
دل خسته :
رهایت می کنم و خواهم رفت
در یکی از این شبها که میرسند از پس غروب
نم... ادامه
ی کِشم پرده ای تاریک بر روی رویایت
نمی کُنم بر جداره های دل زیبایت ، رسوب
چشمانت نیست دیگر مشتاق دیدارم
فردا روزیست که میشوم برایت فراموش
می روم و این است آخرین حرفم
می کُنم آرام اما مدام ، خود را برای تو خاموش
می نشیند یادی از ایام گذشته بر دلم
با تکه ای نگاه ، گَشتم در دریای عشقت شناور
امان از این روزها که بودند ، دروغ
نمیدانم چگونه ؟ دوست داشتنت را کردم باور؟
چگونه نشست خزان بر باغچه ام
چگونه بُرید دلت از دل تنگم پیمان ؟
نگاهت پر کشید و نشست بر نگاه مشتاقی
ندارم به خدای عشق من ، دیگر ایمان
می روم از پیش تو ، می روم از دنیایت
پر کرده ام عشقت را در گذشته هایم ، در مَشک
می شود بغضت در گلویم فریاد
می ریزد نامت بر گونه هایم ، در اشک
فردا می رسد و خورشید می کند طلوع
چشمان ناز تو در خواب اند و بسته
اینجا اما خزان است و تندبادی سرد
که می کند طوفان ، در این دل خسته
----------------------
بردیا امین افشار
25
3
147,780
شعر سکوت
در سینه هزار و یک معما دارم
هرچند دلی بیکس و تنها دارم
حرف دلم از آینه ی دید... ادامه
ه بخوان
در هر نگهم با تو سخنها دارم
#محمدرضا_حسینعلی
6
0
32,718
محفل شعر و داستان
می شکفد از دلِ خاک ، رنگ ارغوان
باد ، می کُند بازی با گلهای زعفران
آب می شود... ادامه
، زمستان در تابش خورشید
می نهد شکوفۀ سرخ ، دختر بهار بر گیسوان
می خواهم که وزی ، بر زاغه ها بهار
نفوذِ زمستان را ، بر دلها کُنی مَهار
بر خِرقۀ سیاه ، بپوشانی رنگ سبز
ببارانی از ابرها ، باران عشق و افتخار
می خواهم ، گلباران کُنی پستوهای سرد را
بپاشی بر زمین ، بذرِ دلهای مرد را
می خواهم ، که برگیری دستمالی از حریر
کنی پاک از رخساره ، اشک و درد را
دیریست دنیای من ، میکند خیالت را آرزو
عدالت گوئی گم گشته ، در کفه های ترازو
آه مظلوم ندارد توان ، تا رسد بر آسمان
حرفی هم هست اگر ، از پول است و زور بازو
کی میشکفد گلهای سرخت ، می زند نهالهایت جوانه ؟
کی می کنند پرواز ، پرستوهایت در حیاط خانه ؟
مهرت ای بهار ، کی میکند گذر از کوچه های ما ؟
کی میشوی همدم بوته های خشک ، بی حرف و بهانه ؟
-------------------------
بیا بهار ، بردیا امین افشار
22
0
31,409
دکلمه شعر احمد شاملو
زیبا ترین حرفت را بگو
شکنجه پنهان سکوتت را آشکار کن
و هراس مدار از آن که بگوین... ادامه
د
ترانه بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست
حتی بگذارآفتاب نیز برنیاید
به خاطر فردای ما اگر
بر ماش منتی است؛
چرا که عشق،
خود فرداست
خود همیشه است
18
0
24,543
7
0
24,937
محفل شعر و داستان
شعری از احسان رستمیان متخلص به مانیک
باز شب دیگر و شب های دگر
باز حس دیگر کرد... ادامه
ه در عشق اثر
باز حرف عشق به میان آمده است
باز نومیدی از صورت ما افشان است
باز هم سیرت و صورت خفته در عشق شدیم...
باز هم سرگردان،باز هم حیران،باز هم گریزان...
باز نمی دانیم کجا،باز نمی دانیم چرا؟
باز دل هوس یار و دیاری کرده
باز این دل شده مست،باز غماری کرده
باز این دل مگر از رَختِ رُخَت خسته نشد
باز این دل چه شده رَختِ تو بر تن کرده؟
باز این دل چه شده هوس روی تو از سر کرده...
باز این دل چه شده رَختِ تو بر تن کرده؟
مگر این دل هوس فاتحه خوانی دارد؟
که بخوان فاتحه اش چون که چنین می باشد...
ز تو نجوای دگر لیک نمی آید به گوش
تو بخوان فاتحه اش چون که چنین می باشد...
شرف عشق تو را با مِی و باده نتوان
عطش عشق تو را با ذکر و تسبیح نتوان
شفق عشق تو را لیک طلوع باید کرد
که به صبح دولتت باز امیدی گر هست...
چو شتابان،چو گریزان
چو هراسان،چو پریشان
چو غریوان
چه به دامن کشیده در عشق
مستانم در شبستانم
تو بگو باز چرا عشق.......
"مانیک"
#احسان_رستمیان
#مانیک
21
0
45,118
دکلمه شعر احمد شاملو
افق روشن
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
ومهربانی دست زیبایی ر... ادامه
ا خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است
وهر انسان
برای هر انسان
برادری ست
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل
افسانه ییست
وقلب
برای زندگی بس است
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی
روزی که آهنگ هر حرف،زندگی ست
تا من به خاطر آخرین شعر رنج جستجوی قافیه نبرم
روزی که هر لب ترانه ییست
تا کمترین سرود،بوسه باشد
روزی که تو بیایی،برای همیشه بیایی
ومهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم
ومن آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که
دیگر نباشم
