نتایج جست جو "لبخند" در سایت 100هنر
نمایشگاه لبخند و رنگ
نمایشگاه لبخند باشکوه آقای رادی
نمایش غلامرضا لبخندی
نمایش لبخند باشکوه آقای گیل
مجموعه تئاتر لبخند - سالن سه
23
2
11,851
23
0
29,982
26
0
43,002
محفل نقاشی و گرافیک
زندگى موسیقى گنجشکهاست
زندگى باغ تماشاى خداست
زندگى یعنى همین پروازها
صبحها
... ادامه
لبخندها
آوازها
زندگی ذرهی کاهیست
که کوهش کردیم
زندگی نام نکوییست
که خوارش کردیم
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی، زندگی کرده بسی
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد،
دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم!؟
4
0
9,837
13
1
44,212
محفل عکاسی
نام اثر: داستان نذری ولبخند خدا
این عکس از مجموعه چهار عکسی,لبخند خداست و داستان... ادامه
ی در پشت چهار عکس هست و اثار کامل کننده هم هستند
…
#fineart #bnw #bnwphoto #photgraphers #bnw #artpic #photoart #mehdi_amirzadeh #نذری #عکاسی_سیاه_سفید #عکسداستان #عکس_داستان
17
0
14,318
محفل نقاشی و گرافیک
#لبخند_ژه #سورئالیسم الهام گرفته از رمان ژه کریستین بوبن cm70*50
7
0
10,352
محفل عکاسی
برنده جایزه عکاسی جشنواره "کادر ناب"
چاپ شده در مجله روانشناسی لبخند سبز
7
1
16,469
محفل گویندگی
| مثل تو |
«مادرم زنی مهربان بود که دردهایش را در تنهایی گریه میکرد. پدرم م... ادامه
ردی زحمتکش که خستگیاش را لبخند میزد. من نه میخواهم به اندازهی مادرم صبور باشم، نه به اندازهی پدرم استوار. من میخواهم مثل تو باشم... همینقدر دور، همینقدر نزدیک، همینقدر دوستداشتنی.»
علی اصغر کلایی
27
2
43,714
محفل نقاشی و گرافیک
این پوستر با هدف توجه به کودکانی که گرفتار مصیبت های ناشی از جنگ و قدرت طلبی شده... ادامه
اند و نشاندن لبخند به چهره آنان طراحی شده است
11
0
12,345
محفل عکاسی
این خانم خوش خنده گیلانی زیر لب زمزمه میکردن «کار هر بز نیست خرمن کوفتن، گاو ن... ادامه
ر میخواهد و مرد کهن». این عکس در اطراف ماسوله گرفتم لبخند عمیق و دوست داشتنی داشتن
3
0
40,792
محفل شعر و داستان
پرنده
در من پرنده ایست
که با بالهای زخمی اش
افتاب را به تعظیم فرا می خواند
تا ... ادامه
اسمان را در انتهای آوازهایش
بی محابا سر بکشد...
هر نیمه شب
کمی مانده به لبهایم از دستهایم می گریزد
و باچشم هایی مه آلود
گونه های خیس ماه را
از پشت پنجره ،پاک میکند…!
در من پرنده ایست
که شاخه شاخه تنهایی هایم را
نوک می زند …
دیوارها از لبخند او پر می شوند
و برگ برگ بر قامت بلند تلخ ام
زرد که می خندد
دردهایم، یکی یکی ،بیدار می شوند..
در من پرنده ای ست غمگین
که هنوز
شعر نشده است…!
.
کاظم پارسای
1
0
31,056
محفل شعر و داستان
کاش :
ایستاده ام در کنج شب
در سحرگاهی که میرسد از راه
می نگرم بر دانه های شبن... ادامه
م
که ریخته اند در پای چاه
زندگی می زند ساز را در دشت
پُر می شود در چوپان ، در نی
می چکد بر گلبرگهای گل
می ریزد خود را در جام ، در می
نگاهش نمی چرخد به سویم
گوئی شرابش تلخ است بر من
فریاد می کشد با خشم
می کَند جانم را ، ازتن
من همان اشکم در ابر
که چون قطره می نالد
انواری جدا از مادر
که بر دمنها می بارد
طبعم آهیست بغض آلود
بر کشیده میشوم از خشم
چون اشکی در چنگ ظلم
ریخته می شوم از چشم
این چنین ردای غم
تا به کی خواهم دوختن ؟
در دل این جنگل خشک
بوته ها ، خواهم سوختن
کاش خورشید بتابد گرم
بخار سازد درد از وجودم
بر کشم لبخند بر رخ
ذکر گویمش ، در سجودم
کاش مهتاب ببارد بر دشت
مرگِ شب را کُند تقدیر
تا دل ، طلوع خورشید را
بر تنِ سردم کُند تفسیر
7
0
16,241
شعر فراق
خیالی نیست برو
اما
سالها بعد اگر کسی سراغ لبخندهایم را بگیرد
چه بگویم؟؟؟
نیما حیدرپور
11
3
20,466
محفل شعر و داستان
تکیه خواهم زد
به دیوار غرورم
که از شوق وجودت
سر به ثریا دارد
من درآیینه ی تو... ادامه
نقش لبخند دارم
که به تو میخندد
برق چشمانت
گاه مرا می گیرد
در حریم آبی شان
دلم اوج میگرد
وسعت قامت تو
در چارچوب در افکارم
نه نمی گنجد
و به خود می کوبد
قلب شیدایی من
که تو را میبیند
دنج ترین گوشه دنیاست
آنجا که در آغوش توام
محو گرمای توام
و تو میخوانی
زیر گوشم آرام
تا ابد می مانی
تا ابد می مانی
آری تکیه خواهم زد
به دیوار غرورم
20
1
28,899
شعر شیدایی
چمدان پر شده از
لختی پنجره ها
بوى باران در خاک
گرمی خواب گل خشکیده
کوکی که... ادامه
نه کمانچه با تار
تیشه ی پر ز امید فرهاد،
همه ی سهم من است این چمدان
لیک من این همه را می سپارم یکجا
پیش بازار سیاه شب سرد،
گر گران تر باشد می فروشم لبخند
غصه ات یکجا چند؟
ABS
58
4
33,420
دکلمه شعر اخوان ثالث
دیدار، مهدی اخوان ثالث
به دیدارم بیا هر شب در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند... ادامه
دلم تنگ است
بیا ای روشن ای روشن تر از لبخند
شبم را روز کن در زیر تن پوش سیاهی ها
دلم تنگ است
بیا بنگر چه غمگین و غریبانه در این ایوان سر پوشیده وین تالاب مالامال
دلی خوش کرده ام با این پرستوها و ماهی ها
و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی
بیا ای همگناه من درین برزخ بهشتم نیز و هم دوزخ
به دیدارم بیا ای همگناه ای مهربان با من
که اینان زود میپوشند رو در خواب های بی گناهی
و من میمانم و بیداد و بی خوابی
...
0
0
4,984
2
0
1,106
محفل خوشنویسی
120X100CM
میکس مدیا روی بوم ۱۲۰ در ۱۰۰
گر می بخوری تو با خردمندان خور
یا با صنمی ، ماهرخ... ادامه
ی خندان خور
“نوشخند”، جایی که رنگ و کلام در هم میآمیزند.
زندگی میان جرعهای اندیشه و لبخندی از دل تجربه جریان دارد. “نوشخند” روایت همنشینی خرد و لذت، تفکر و شهود است. درهمتنیدگی رنگها و فرمها، نجوای خاموش خردمندانی است که در سکوت، هزاران سخن برای گفتن دارند. در این اثر، خوشنویسی نه فقط یک فرم بصری، بلکه پلی میان معنویت و احساس است؛ نقطهای که نگاه بیننده در آن متوقف نمیشود، بلکه جاری میشود، همچون جرعهای شیرین از حقیقت.
🎨 نام اثر: نوشخند
📏 ابعاد: ۱۲۰ × ۱۰۰ سانتیمتر
🖌 متریال: میکس مدیا روی بوم
🎨 هنرمند: محمد ابراهیمی جویباری
2
0
10,092
محفل شعر و داستان
آنـکـه دلـبـستـهٔ خـود کـرد و بـشـد دلبنـدم
واه ؛ افسـوس ؛ نکـرد ثـانیـهای خـر... ادامه
سنـدم
کیف میکـردم و حظ ، از ته دل میخندید
عـاقـبـت شـد بـه زیـان و ضـرر لـبـخـنــدم
تـهِ شیدایی من ختـم به سوگ خواهد شد
آه ؛ بـا دسـت خـودم گـور خـودم را کنـدم
تـلـه افـکنـدم و تـور بـر سـر راه صیـدی ..
من شدم صیـد همان تـور که خود افکندم
بِـگُـذشـت رو بـه بـطالـت لـحـظات نـابـم !
خاطرات از تو طلبـکار و به عمـر شرمندم
بیستوچار ساعته میخواست زمن آزادی
مـن مـگـر کـشـور فـحشـا زدهٔ تـایلـنـدم ..
آخـرش حـرف پـدر فال درآمـد میگـفت :
"پـای هـر رهـگـذری ، راه نـباش فـرزنـدم"
#آهوواه
#یزدان_ماماهانی
#سـرایـش۳۰_۴_۱۴۰۱
_🎹♥️ اُرگـ ســـــرخ ♥️🎹_
4
0
3,852
1
0
1,802
